موضوعات: "مقاله نویسی" یا "شیوه نگارش مقاله علمی" یا "نکات کلیدی در مقدمه مقاله" یا "مقاله نویسی را شروع کنیم" یا "رعایت تكنیكها در مقالهنویسی" یا "تفاوت مقدمه با چکیده" یا "تفاوت مقاله علمی-پژوهشی با علمی-ترویجی" یا "اصول چکیده نویسی در مقالات" یا "اصول نگارش مقدمه مقاله" یا "فهرست نشریات حوزه های علمیه" یا "راهکارهایی برای ساده نویسی"
مقاله با مقدمه آغاز ميشود. نخستين عملكرد مقدمه، كمك به خوانندگان براي درك علت انجام پژوهش است. برخلاف تصور برخی از افراد که گمان میکنند مقدمه مقاله بخش بی ارزشی از مقاله است، باید بدانید که این قسمت نشان دهنده ارزش کار شماست. در این بخش باید دلایلی ارائه دهید که پژوهش شما را ضروری ساخته است. بیایید ابتدا یک توضیح کلی درباره مقدمه ارائه بدهیم:
مقدمه دلیل انجام پژوهش را به ما میگوید. مقدمه معمولاً با یک جمله کلی شروع میشود. سپس باید بیان شود که مشکل اصلی کجاست (متغیر وابسته). پس از بیان مشکل باید بگوییم که علم موجود درباره این مشکل چه راهکارهایی داده و الان مشکلی که باقی مانده و ما به دنبال آن هستیم چیست.
مولفه های اصلی تدوین مقدمه مقاله
اهداف (کلی و اختصاصی): روشن بودن اهداف، رعایت اصل ایجاز، قابل سنجش بودن و اجتناب از نوشتن اهداف آرمانی.
مسئله پژوهش: پرورش منطقی مسئله.
اهمیت و ضرورت پژوهش: از بعد نظری و عملی.
سوابق پژوهشی: آوردن چارچوب نظری و استفاده از یک نظریه به عنوان پشتوانه نظری، اشاره خلاصه وار به مطالعات مرتبط انجام شده، شروع از پژوهشهای کلی و رسیدن به پژوهشهای اختصاصی، حتی الامکان استفاده از منابع دست اول و جدید و استفاده از نقل قول موقع استفاده از منابع دست دوم، مرتب کردن سوابق بر اساس تاریخ و دست اول و دوم بودنشان، استناد و رفرنسدهی الزامی و بالاخره جمع بندی و نتیجه گیری در آخر و توجیه چرایی انجام پژوهش و تبعات مثبت انجام آن.
طرح فرضیه ها: در قالب جملات ساده.
در نوشتن یک مقدمه علمی موارد زیر را در نظر بگیرید
– يك مقدمه كوتاه درباره موضوع مقاله
– يك نگاه اجمالي و مختصر بر نتايج پژوهشها و تئوريهاي مرتبط با موضوع مقاله
– تشريح مشكل با توجه به تحقيقات پيشين (توصيف حوزههايي كه دانش در آنجا ناقص مانده و نياز به بررسي بيشتر وجود دارد)
– تشريح هدف مقاله (اغلب حل كردن مشكل تشريح شده يا تنها بخشي از آن)
– توضيح مختصري از روش (به منظور برقراري ارتباط ميان سوالات پژوهش و روش دستيابي به پاسخ آنها)
– توصيف پيشبينیها و فرضيات به وجود آورنده اين پيشبينیها (يعني بر اساس فرضيات و تئوريها توضيح دهيم كه چرا اين پيشبينیها را انتخاب كرديم)
اصول نگارش مقدمه مقاله که باید رعایت کنیم
۱- مقدمه از كليات شروع و به سمت جزئيات حركت كند.
۲- در ابتداي مقدمه سعي شود زمينه مسأله و سپس خود مسأله بيان شود.
۳- زمينه مسأله بايد شواهدي دال بر وجود مسأله با استناد به نظرات متخصصان و يا نتايج پژوهش هاي پژوهشگران مطرح كند.
۴- زمينه مسأله بايد علل احتمالي بروز مسأله، محدوده مسأله و ويژگيهاي آن را مشخص سازد.
۵- بيان مسأله در واقع همان هدف كلي تحقيق است يا ميتواند به صورت يك سوال كلي نيز مطرح شود.
۶- در بيان مسأله بايد تمام متغيرهاي مورد مطالعه شامل مستقل، وابسته، تعديلكننده و واسطه اي (در صورت وجود )گنجانده شود.
۷- زمينه مسأله در حد يك پاراگراف و بيان مسأله در حد يك تا دو جمله باشد.
۸- اگر پژوهش مبتني بر نظريه يا نظريههاي خاصي است در حد يك پاراگراف مباني نظري پژوهش ذكر شود.
۹- پيشينه تجربي پژوهش كوتاه باشد و صرفاً نتايج مطالعات كاملاً مرتبط و اصلي به گونه انتقادي بازنگري شود . ذكراين نكته ضروري است كه منظور از بررسي ادبيات پژوهش نقل آن نيست، بلكه يك بازنگري انتقادي است كه ازخلال اين بازنگري مسأله پژوهشي تصريح ميشود.
۱۰- پيشينه تجربي به گونهاي بيان شود كه مطالعه شما را در چهارچوب پژوهشهاي انجام شده و وسيعتر قرار دهد. بهعبارت فنيتر، ضرورت مطالعه خود را بر اساس شكاف در يافتههاي قبلي توجيه كنيد.
۱۱- مباني نظري و پيشينه تجربي به گونهاي بيان شود كه منطقي براي گزارههاي پژوهش فراهم آورد.
۱۲- اهميت مطالعه ذكر شود. اهميت مطالعه ميتواند به طور آشكار بيان شود و يا در بيان مسأله يا هدف پژوهش مستتر باشد.
۱۳- به طور كلي، در مقدمه سعي شود مسأله و گستره آن به گونه بارز مطرح شود و بر مبناي ادبيات پژوهشي گزارههايي براي حل اين مسأله پيشنهاد شود.
۱۴- سعي شود مقدار حجم مقدمه خلاصه مبسوط % ۲۰ از كل مطالب نگارش شده باشد.
چکیده مهمترین بخش مقاله است. در بسیاری از سایت ها، فقط چکیده است که به همراه عنوان مقاله و کلیدواژه نمایش داده می شود. به همین جهت باید بیشترین وقت را روی چکیده بگذارید و بیشترین دقت را در نوشتن چکیده به خرج دهید و چکیده را به زیباترین و
دقیق ترین وجه بنویسید.
چکیده اجزای زیادی دارد، و در مقالات علمی پژوهشی باید متشکل از : بیان مساله، ضرورت ، هدف و … باشد. در نحوه چینش آن اجزاء اختلاف نظر وجود دارد، اما در وجود این اجزاء در چکیده اختلافی دیده نمی شود. در میان این اجزاء سه جزء آن رکن هستند، و در چکیده مقاله تمرینی می توان به این سه رکن اکتفا کرد. این سه رکن عباتند از: خلاصه بیان مساله، خلاصه ضرورت و خلاصه نتیجه. اگر همین سه مطلب را کنار هم قرار دهید، می توانید یک چکیده خوب داشته باشید.
شما در نوشتن چکیده مشکل چندانی نخواهید داشت. چرا که بیان مساله و ضرورت را هنگام تدوین طرح تحقیق آماده کرده اید. همچنین از آنجا که صفحه اول مقاله، آخرین بخش مقاله است که نوشته می شود، یعنی شما، حتی پس از نوشتن نتیجه، چکیده را می نویسید، پس برای نوشتن خلاصه نتیجه نیز کار ساده ای در پیش دارید.
فقط یادتان باشد هنگام نوشتن بیان مساله، ضرورت و نتیجه در چکیده، از عبارت تکراری استفاده نکنید، یعنی مقدمه و نتیجه مقاله را در چکیده کپی نکنید. سعی کنید به زبان دیگری مفهوم بیان مساله ، ضرورت و نتیجه را در چکیده بنویسید. برای اینکه، برای تکرار کردن بیان مساله و ضرورت در چکیده اذیت نشوید، پیشنهاد میکنم در طول مسیر پژوهش، در یک فرصت مناسب بدون اینکه به بیان مساله و ضرورتی که اول پژوهش نگاشته اید مراجعه کنید، یک بیان مساله و ضرورت جدید بنویسید. این بیان مساله و ضرورت، هر چند از لحاظ مفهومی با بیان مساله و ضرورت طرح نامه شما یکی است اما تجربه نشان داده که عبارت آن ها یکی نخواهد بود.
معروف است که می گویند که مقدار چکیده باید بین 150 تا 250 کلمه باشد. شما هم سعی کنید که از این مقدار تجاوز نکنید.
آموزش پژوهش تمرینی/ محمد صادق فاضل
یک مقاله علمی ترویجی یا مرور ادبیات، اطلاعات منتشر شده در حوزه یک موضوع بخصوص در یک محدوده زمانی را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. مقاله علمی ترویجی(مرور ادبیات) می تواند خلاصه ای از مقالات و منابع موجود باشد اما معمولا سازماندهی خاص خود را دارد و خلاصه و استنتاجها را ترکیب میکند و اطلاعات را در ساختاری نو ارائه می دهد. مقاله علمی ترویجی می تواند تفسیری جدید از مقالات و کارهای قبلی ارائه دهد یا اطلاعاتی جدید را با تفاسیر قبلی در هم آمیزد، یا سیر جریان پیشرفت فکری حوزه مورد بحث و مباحثات مربوط به آن را ترسیم کند. مقاله علمی ترویجی بسته به موقعیتف ممکن است مقالات و منابع را مورد ارزیابی قرار دهد و مناسب ترین و مربوط ترین منابع را به خواننده پیشنهاد کند. این مقالات بر پایه جابهجایی، تلفیق و ترکیب دانش موجود تهیه می شوند و معمولاً به روشن شدن زوایای مسالهای کمک مینمایند، از این گونه مقالات میتوان به مقالات مروری، تدوینی، ترجمهای، تحلیلی اشاره کرد. به لحاظ ارزش علمی در بین مقالات، در این مقالههای تحلیلی ارزش و اعتبار بالاتری دارند.
هدف اصلی مقاله علمی پژوهشی ایجاد یک استدلال است. یکی از بخش های چنین مقاله ای مرور ادبیات است. در یک مقاله علمی پژوهشی، ادبیات بعنوان اساس و بنیان کار ارائه می شود و بینش جدیدی را که پژوهشگر به دنبال ایجاد آن است، پشتیبانی می کند. اما هدف یک مقاله علمی ترویجی خلاصه کردن و استنتاج مباحث و ایده های دیگران است، بدون اینکه پژوهشگر چیز جدیدی به آن اضافه کند.
ساختار و نحوه نوشتار مقالات «علمی-پژوهشی» و «علمی-ترویجی» را به تفصیل بیان خواهیم کرد:
ساختار مقاله علمی پژوهشی
بخش های اساسی یک مقاله علمی به ترتیب عبارتند از:
عنوان ؛اسامی نویسندگان ؛چکیده؛ بدنه مقاله شامل مقدمه،پیشینه تحقیق؛ روش تحقیق؛ نتایج؛ جمعبندی شامل بحث و مقایسه، کاربرد نتایج در دنیای واقعی، پیشنهاد تحقیقات آینده؛ سپاسگزاری و منابع . که در ذیل به توضیح مختصر هریک از آنها پرداخته شده است.
عنوان:
عنوان مقاله باید متناسب با موضوع، اهداف و نتایج پژوهش باشد و بتواند موضوع پژوهش را به طور خلاصه برای خواننده ارائه کند.شامل کلمات یا عبارات اضافه نباشد و حتی المقدور از یک سطر بیشتر نباشد و تا حد امکان جامع و مانع باشد. انتخاب عنوان مثل بسته بندی یک کالای خوب است که اگر با ملاکهای صحیح صورت نگیرد کالا هم ضایع می شود.
اسامی نویسندگان:
اسامی نویسندگان معمولاً در زیر عنوان مقاله درج می شود. مشخصات، مرتبه علمی، آدرس، تلفن، فاکس و Email نویسنده(نویسندگان) به دو زبان فارسی و انگلیسی آورده می شود.
چکیده:
عصاره مقاله پژوهشی است که با خواندن آن اطلاعات اساسی در خصوص پژوهش به خواننده منتقل می شود .معمولاً بین ۱۵۰ تا ۴۰۰ کلمه است (از نیم تا یک صفحه). در چکیده با بیانی گذشته نگر ابتدا موضوع و یا هدف پژوهش در حداکثر دوسطر توضیح داده می شود.آنگاه روش پژوهش که شامل جامعه، نمونه،روش اجرا، زمان و مکان اجرای پژوهش و ابزار جمع آوری داده ها است مجموعا در حداکثر سه تا چهار سطر توضیح داده می شود و آنگاه شرح تحلیل یا نتایج کلی پژوهش در دو تا سه سطر انجام می گیرد.چکیده باید آیینه تمام نمای مقاله باشد. فلسفه ی آوردن چکیده، دو مطلب است:
اولا چکیده مقاله در پایگاه های اطلاع رسانی اینترنت قرار می گیرد تا سایر محققان از حاصل تلاش نویسنده بهره مند و مطلع گردند. دوما چکیده، محتوای مقاله را در اختیار خواننده قرار می گیرد تا وی تصمیم بگیرد که مقاله را بخواند یا نه. به لحاظ اخلاق حرفه ای نباید وقت خواننده بی جهت تلف شود. چکیده را بعد از آنکه مقاله تکمیل شد می نویسند.
واژگان کلیدی:
کلیدواژهها، مفاهیم اصلی یک مقاله هستند که بیشترین تکرار را دارند البته کلمات ربط و اضافه و افعال شامل آنها نمیشود. صفت و موصوف و مضاف و مضاف الیهها به عنوان کلیدواژه استفاده میشوند. عنوان مقاله، و موضوع آن در صورتی که جمله نبوده و مرتبط باشند کلیدواژه محسوب میشوند. کلید واژه، یک کلمه تا حداکثر ۳ کلمهای است و در جستجوها به عنوان پل ارتباط بین جستجوگر و مطلب قرار گرفته و او را به محتوا میرساند. نویسنده کلماتی که اصل مقاله بر اساس آن نوشته شده است را به عنوان واژگان کلیدی معرفی میکند. و جستجو گر با استفاده از کلمات اصلی ذهنی خود به دنبال مقاله میگردد. پس دقت هر چه بیشتر در این کار، راه را برای دسترسی آسانتر به مقاله ما باز میکند.
مقدمه:
این بخش به موارد زیر می پردازد: اول معرفی موضوع مقاله بمنظور آشنایی و نفوذ در خواننده. سپس بیان و معرفی مسئله تحقیق بصورتی مستند، آنگاه به هدف تحقیق اشاره می شود و در نهایت با بیانی آینده نگر ساختار بعدی مقاله و آنچه که در ادامه مقاله خواهد آمد مختصرا توضیح داده می شود.
ادبیات پژوهش:
در این قسمت پس از تعریف دقیق اصطلاحات و مفاهیم بکار رفته در پژوهش، پیشنه پژوهش مورد بحث قرار می گیرد که شامل مبانی نظری و تحقیقات انجام شده قبلی در زمینه پژوهش است که در آن نقاط قوت و یا احیاناً ضعف این پژوهشها تحلیل شود و چگونگی ارتباط آنها با تحقیق حاضر مشخص گردد و تفاوت تحقیق حاضر با آنها تبیین شود. سپس سوالات یا فرضیاتی که تحقیق در پی پاسخ گویی به آنها است مطرح می شود.
روش:
این قسمت از یک مقاله پژوهشی شامل توضیح در مورد نوع تحقیق (هم از جهت هدف در نظر گرفته شده برای پژوهش و هم از نظر روش انجام پژوهش)، جامعه و نمونه و روش نمونه گیری، ابزار تحقیق و روشن نمودن میزان روایی و پایایی ابزار و توضیح در خصوص چگونگی مراحل انجام پژوهش است.
نتایج و یافته ها:
در این بخش نویسنده باید موارد ذیل را به صورت دقیق و خلاصه تبیین کند
۱-یافته های حاصل از پژوهش ۲- بیان یافته ها به شیوه ای دقیق و روشن ۳- تحلیل این نکته که آیا نتایج بدست آمده پاسخگوی سوالات یا فرضیات تحقیق هست یا خیر
جمع بندی:
در این تیتر به پژوهشگر به خواننده میگوید که نظر و برداشت او از محتوای مقاله چیست؟ فواید خواندن این مقاله چیست؟ بعبارت دیگر مشروعیت و موجه بودن زحمات خود در نگارش مقاله را به خواننده میگوید. و اما تیترهای فرعی:
بحث و مقایسه در تدوین این بخش از مقاله باید به مباحث زیر به صورت دقیق و خلاصه پرداخته شود.
تبیین میزان ارتباط یافته های حاصل از پژوهش با اهداف در نظر گرفته شده از انجام پژوهش، تعمیم پذیری یافته های پژوهش ، مقایسه یافته های پژوهش با پژوهش های قبلی وذکر دلایل احتمالی برای توافق یا عدم توافق بین نتایج
محدودیت های پژوهش در این بخش محدودیت هایی که تعمیم پذیری نتایج را محدود می کند بیان می شود.
پیشنهاد هایی برای تحقیقات آینده : در این قسمت نویسنده راه را برای ادامه تحقیقات بوسیله دیگران و یا برای خود در آینده هموار نموده، و حداقل باید یک عنوان مقاله جدید(کوتاه، مناسب، زیبا و جذاب) مرتبط با مقاله حاضر خود را، به خواننده ارائه نماید.
سپاسگزاری:
در این قسمت نویسنده از کسانیکه در اجرای تحقیق با او همکاری کرده اند قدردانی میکند. این قسمت بهتر است بین (۵- ۲) سطر باشد. البته این تیتر اختیاری است و میتواند نوشته نشود.
منابع:
در هر پژوهشی به منظور تبیین موضوع پژوهش در هریک از قسمتهای پژوهش از جمله در مقدمه ، پیشینه نظری ، نوع پژوهش و ابزار پژوهش و روایی و پایایی ابزار ، نظرات و یافته های پژوهشی سایر پژوهشگران نیز به عنوان شاهد بر مدعا آورده می شود .که در این حالت می بایست نام خانوادگی نویسنده یا نویسندگان و تاریخ انتشار اثر اعم از کتاب ،مقاله و یا پایان نامه در پرانتز و بلافاصله بعد از مطلب استفاده شده آورده شود .در واقع یکی از ملاک های ارزشیابی یک مقاله علمی چگونگی استفاده از منابع دسته اول و بروز است .هر چه غنای علمی منابع استفاده شده در مقاله بیشتر و بهتر باشد مقاله از استحکام علمی بیشتری برخوردار است . هنگامی که نام نویسنده و تاریخ انتشار اثری در پرانتز ذکر می شود باید در بخش پایانی مقاله ، فهرست منابع به ترتیب حروف الفبا ارائه شود در صورتی که از یک نویسنده چندین اثر در یک مقاله مورد استفاده قرار بگیرد برای شناسایی منبع باید از شماره های ۱و۲و… یا حروف الفبا الف،ب،… استفاده شود .
ساختار مقاله علمی ترویجی:
بخش های اساسی یک مقاله علمی به ترتیب عبارتند از: عنوان ؛اسامی نویسندگان ؛چکیده؛ مقدمه، تعاریف، اصل مقاله، نتایج و یافته ها، جمعبندی شامل بحث و مقایسه، کاربرد نتایج در دنیای واقعی، پیشنهاد تحقیقات آینده؛ سپاسگزاری و منابع
عنوان:
عنوان مقاله باید متناسب با موضوع، اهداف و نتایج پژوهش باشد و بتواند موضوع پژوهش را به طور خلاصه برای خواننده ارائه کند.شامل کلمات یا عبارات اضافه نباشد و حتی المقدور از یک سطر بیشتر نباشد و تا حد امکان جامع و مانع باشد
اسامی نویسندگان:
اسامی نویسندگان معمولاً در زیر عنوان مقاله درج می شود. مشخصات، مرتبه علمی، آدرس، تلفن، فاکس و Email نویسنده(نویسندگان) به دو زبان فارسی و انگلیسی آورده می شود.
چکیده:
در چکیده مقاله، حدود (۱۵- ۵ ) سطر با گفتمانی گذشته نگر، اشاره می شود که در متن مقاله چه ارائه شده. چکیده مقاله، ضمن کوتاه بودن، باید گویا و سلیس بوده و کلیت متن مقاله را منعکس نماید.
واژگان کلیدی:
کلیدواژهها، مفاهیم اصلی یک مقاله هستند که بیشترین تکرار را دارند و می توانند از عنوان مقاله استخراج شوند. واژگان کلیدی می تواند بین ۳ تا ۶ کلمه را در بر گیرد.
مقدمه:
مقدمه شامل دو قسمت است: ابتدا معرفی موضوع مقاله در حدود(۱۵- ۵) سطر بمنظور آشنایی و نفوذ در خواننده.
سپس حدود پنج سطر با گفتمانی آینده نگر، به مطالبی که در ادامه مقاله خواهد آمد اشاره می شود.
تعاریف:
بر اساس عنوان مقاله، ممکن است دارای چند پاراگراف باشد. در هر پاراگراف به یک موضوع اشاره و بصورتی مستند(نام خانوادگی، سال، صفحه) از قول دیگر نویسندگان نقل قول می شود. در حقیقت در این تیتر، خواننده با مبانی نظری عنوان مقاله آشنا میشود. این تیتر بهتر است بین ۳۰-۱۰ سطر باشد.
اصل مقاله:
این قسمت به اصل مقاله میپردازند. بر حسب عنوان و محتوای مقاله، ممکن است این قسمت بنا به ضرورت شامل چند پاراگراف و چند تیتر باشد. در هر صورت بر حسب اینکه عنوان و محتوای مقاله شما چیست، لازم است تیترهای مناسب و جذابی برای این شماره ها انتخاب نموده و در مورد آنها بصورتی کاملاً مستند مطلب نوشته شود. اصل مقاله بهتر است بین (۱۰- ۵) صفحه A4 باشد.
نتایج و یافته ها
:
در این تیتر به خواننده گفته می شود که در متن مقاله چه ارائه شده و نوآوری مقاله چه بوده است. در حقیقت، گفته نویسنده در این تیتر باید با گفته او در پاراگراف دوم مقدمه سازگار و همخوان باشد. . این تیتر بهتر است حدود یک صفحه A4 بوده و در قالب یک جدول، نمودار، شکل، عکس، فرمول، و یا حداقل جملاتی زیبا، نوآوری (Contribution) مقاله را نشان دهد.
جمع بندی:
این تیتر حداقل شامل سه تیتر فرعیست. در این تیتر به خواننده گفته می شود که نظر و برداشت نویسنده از محتوای مقاله چیست، فواید خواندن این مقاله چیست، بعبارت دیگر مشروعیت و موجه بودن زحمات خود در نگارش مقاله را به خواننده میگوید. و اما تیترهای فرعی:
بحث و مقایسه در این تیترنویسنده نوآوری مقاله خود را با نوآوری حداقل یک مقاله یا تحقیق نویسندگان دیگر مقایسه، و شباهتها و تفاوتهای کار خود را با آنها مقایسه میکند. در هر صورت نکته بسیار مهم این است که خواننده فکر کند نویسنده یک چیز نو و بدیعی را به دنیای علم و دانش عرضه کرده است. این تیتر بهتر است بین (۱۵- ۵) سطر باشد.
نتیجه گیری و کاربردهای دنیای واقعی در این تیترنویسنده به خواننده میگوید که نوآوری او در چه زمان و مکانی میتواند مشکلی را از مشکلات دنیای واقعی حل نماید، و چگونه در دنیای واقعی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. این تیتر بهتر است بین (۱۵- ۵) سطر باشد.
پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده در این تیتر نویسنده راه را برای ادامه تحقیقات بوسیله دیگران و یا برای خود در آینده هموار نموده، و حداقل باید یک عنوان مقاله جدید(کوتاه، مناسب، زیبا و جذاب) مرتبط با مقاله حاضر خود را، به خواننده ارائه نماید.
سپاسگزاری:
در این قسمت نویسنده از کسانیکه در اجرای تحقیق با او همکاری کرده اند قدردانی میکند. این قسمت بهتر است بین (۵- ۲) سطر باشد. البته این تیتر اختیاری است و میتواند نوشته نشود.
منابع و مأخذ:
فقط منابعی که در متن مقاله مورد استناد قرار گرفته اند در این قسمت طبق الگوی مشخص ذکر می شوند. ابتدا منابع فارسی و بعد منابع انگلیسی ذکر می شوند. منابع استنادی مقاله باید(حداقل در چند مورد) بسیار جدید و نو باشند. سایتهای Magiran.com, Irandoc.ac.ir, Sciencdirect.com, Ebsco, Emerald, Google advanced search در شرایط امروز ایران بسیار مفیدند.
تفاوت مقدمه با چکیده
چکیده مقاله به مقدمه آن ربطی ندارد و کار مقدمه را انجام نمی دهد، زیرا چکیده یک جزء مستقل از نوشتار است. رابطه میان چکیده و کلیات نیز این چنین است. برخی عناصر چکیده تا اندازه ای با محتوای مقدمه شباهت دارد، با این تفاوت که مطالب در مقدمه قدری مفصل تر می آیند؛ مثلا در مقدمه ، مساله را در چند سط بیان می کنیم، اما در چکیده فقط به آن اشاره می نماییم. بسیاری از نتایج در چکیده می آیند؛ اما در مقدمه سخنی از نتیجه نمی گوییم، بلکه اهداف و فرضیه را بیان می کنیم. غیر از نتایج، به دیگر عناصر چکیده فقط اشاره می شود. در چکیده، از افعال ماضی استفاده می شود، اما در مقدمه، این فعل ها می توانند مستقبل باشند. حجم مجاز چکیده را با تعداد واژه می شمارند؛ اما حجم مقدمه چندان محدودیت و حساسیت ندارد. مقدمه را می توان در چند بند پاراگراف بیان کرد، در حالی که چکیده در یک بند و بدون هیچ حشو و زوایدی نگاشته می شود. به نظر می رسد که ارزش جمله ها و نیز پیوستگی آنها در چکیده بسیار بیش از جملات مقدمه نوشتار است. چکیده همیشه پیش از مقدمه مقاله، و در پایان نامه، حتی پیش از فهرست می آید.
منبع: خودآموز مقدمات پژوهش
دکتر حسن اسلام پور کریمی
پیشینه یا سابقه بحث به تحقیقات مدون و غیرمدونی اشاره دارد که در باره موضوع مورد نظر ما انجام و نوشته شده است. در انگلیسی به آن literature review گفته میشود. هر چند به سختی میتوان بین پیشینه تحقیق و چارچوب نظری تمایز قائل شد با این وجود، نگارنده در این بخش در پی آن است تا چسبندگی مفهومی بین پیشینه تحقیق و چارچوب نظری را بین ببرد و تمایزات آنها را آشکار سازد. مبنای دیدگاه پیشینهنویسی این است که علم حالت انباشته دارد. رسیدن به یک نتیجه تحقیقی خوب و نیل به یک مدل برازندهتر نیازمند استفاده از تجربیات پیشین محققان قبلی نسبت به مساله است. در واقع در باره ضرورت پیشینهنویسی، به این اصل اذعان داریم که علم محصول تفکرات جمعی بشر و به تدریجی و به صورت ذرهای و همراه با خطا پیشرفت میکند و بشر بر خلاف حیوانات از تجربیات دیگران استفاده میکند.
هر پدیدهای دارای سابقه یا پیشینهای است که وضع و شرایط امروز آن تابع همین گذشته است. پدیدههای اجتماعی وابسته به گذشتهاند و در زنجیرهای از تداوم جای میگیرند. هویت آنان، بدون در نظر گرفتن گذشتهای که در آن تکوین و تبلور یافتهاند، به دست نخواهد آمد. هیچ تحقیقی در خلاء صورت نمیگیرد. بنابراین، به طور طبیعی هر پژوهش در تداوم پژوهشهای پیشین به انجام میرسد
محقق، با توجه به پیشینهنویسی، هم از دوباره کاریها در مورد موضوع اجتناب میشود و هم از دادههای تحقیقات پیشین برخوردار میگردد . ارتقاء دانش نیز به همین تداوم وابسته است. هر پژوهش باید متّکی به دستاوردهای پیشین باشد؛ در حالی که خود هم سخنی تازه دارد و هم روشهایی دقیقتر در شناخت پدیده به کار میگیرد.
در مطالعه مشکل اجتماعی و هر نوع تحقیق، محقّق باید سعی نماید به مطالعاتی که قبلاً در زمینه همان مساله به انجام رسیده است، دست یابد و در نحوه بررسی که شامل طرح، بررسی، و روش مطالعه است، تفحّص نماید تا معایبی را که در مطالعات قبلی میبیند در طرح تحقیق خود وارد نسازد. این بررسی مقدماتی، محقّق را از بسیاری مخاطرات و مشکلات بعدی مصون خواهد داشت. همچنین به او کمک خواهد کرد که بهترین طرح تحقیق، و سهلترین روش تحقیق را برای مساله مورد مطالعهاش انتخاب نماید.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت که در پیشینهنویسی باید هم به سابقه خود مسئله پرداخت و هم به سابقه پژوهشهایی که در مورد تبیین و تشریح ابعاد مسئله و راهحلهای انجام شده است توجه کنیم. در سابقهشناسی خود مسئله باید بفهمیم که خاستگاه آن کجا، چگونه و تطوّرات و تحوّلات و وضعیت فعلی آن چگونه است. در پیشینه پژوهشهای مسئله، منابع موجود را در یک سیری کلی میبینیم و به سابقه عام و هم خاص مسئله توجه میکنیم.
پیشینه مسئله تحقیق
محقق باید قبل از طرح مسئله، تبارشناسی و ریشهیابی مسئله را انجام دهد و دریابد که مسئله ریشه در چه علمی دارد و در چه علوم و شاخههایی قابل بحث است. همچنین، محقق باید بداند مسئلهای که در تحقیق خود میخواهد بررسی کند به کدام گستره از علوم تعلق دارد. محقق برای دستیابی به یک تبارشناسی خوب، باید اجمالاً از مسائل علوم دیگر و ویژگی بحث آنها اطّلاع داشته باشد. بنابراین، بخشی از پیشینهنویسی به تبارشناسی برای خود مسئله منجر میشود.
پیشینه پژوهشهای مسئله
گاهی محقق منابع متعددی را در مورد پیشینه تحقیق مطالعه میکند؛ ولی در روش نوشتن پیشینه درست عمل نمیکند. نام بردن چند منبع، بدون هیچ گونه اشاره به محتوای آنها و نوآوری محقق، بیانگر عدم توانایی وی در پیشینهنویسی است. نوشتن پیشینه مناسب بیانگر آن است که محقق منابع مرتبط بسیاری را مطالعه کرده است و با تأمل در محتوای آنها، کم و کاستیها را بررسی نموده است. در نهایت، با اشراف کامل در مورد موضوع تحقیق، پژوهش خود را با یک نوآوری طراحی کرده است. این امر مستلزم طرح مسئله از قبل و توجه به پیشینه خود مسئله است.
محقّق میدانی با بررسی تحقیقات گذشته به دنبال روشی جدیدتر است تا با ترکیب و تجزیه برخی روشها طرح نوینی برای بررسی فرضیات تحقیق خود انتخاب نماید. محقّق میدانی هنگام اشاره به تحقیقات پیشین باید به برخی از نکات کلیدی و اساسی تحقیق اشاره کند. ذکر عنوان تحقیق، نام محقّق (مستقیم یا غیر مستقیم)، فرضیات تحقیق، روش تحقیق مانند روش آزمون فرضیات و نتیجه نهایی آزمونهای آماری و… از تحقیقات گذشته، از مهمترین اجزاء قابل ذکر در بخش پیشینه تحقیق هر پژوهش میدانی است.
اشاره به این جزئیات به صورت خلاصه و حتّی در حد یک بند یا یک سطر الزامی است. هر چند بهترین حالت ارائه یک چارچوب نظری از یک تحقیق در گزارش پژوهش میدانی به شرح فوق است؛ امّا در عمل برخی محققین میدانی با تأکید بر نتیجه تحقیقات گذشته، فقط برخی از اجزاء آن را در پژوهش خود ذکر میکند. اگر تحقیقات انجام گرفته در مورد موضوع پژوهش متعدد و بی شمار باشد باید از مهارت خلاصهنویسی استفاده کرد. داشتن مطالعات کتابخانهای و بررسی کلیه اسناد و مدارک مرتبط با موضوع تحقیق و مهارتهای روش مطالعه در منابع از پیشنیازهای هر نوع پژوهش ( مخصوصاً در تدوین چارچوب نظری و پیشینه نویسی) است که بحث در مورد آن موجب خروج از اهداف این جزوه میشود.
نکته مهم این است که یک پیشینه خوب و مناسب و مکفی تحقیق، به تدوین فرضیه تحقیق و حتی مشخص شدن اهداف تحقیق و سؤال تحقیق منجر میشود. در ادامه به نحوه بیان یک پیشنه تحقیق مرتبط با موضوع یک تحقیق فرضی با عنوان «بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و موفقیت مدیران» توجه کنید:
«در پژوهشی (مشبکی و تیروز، 1388، صص 54-70)، تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر موفقیت رهبران در کلاس جهانی مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها در گروه تحقیقات همبستگی قرار میگیرد. دادههای مربوط به هوش هیجانی با استفاده از پرسشنامه 65سؤالی ثرندایک به دست آمده است. برای سنجش هوش هیجانی از 4 فاکتور خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط استفاده شد. دادههای مربوط به هوش فرهنگی با استفاده از پرسشنامه ارلی و موساکوسکی به دست آمد که بر اساس 3 فاکتور ضریب فرهنگی شناختی، ضریب فرهنگی پیرازبانی و ضریب فرهنگی احساس- انگیزشی اقدام به سنجش هوش فرهنگی مینماید. دسته سوم دادهها مربوط به موفقیت رهبر در کلاس جهانی بود. از آنجا که پرسشنامه جامعی در این زمینه وجود نداشت با استفاده از 4 فاکتور سواد جهانی، توان گسترش رهبری در لایههای مدیریتی سازمان، درک تفاوتهای فرهنگی، انعطافپذیری و نوآوری پرسشنامهای تهیه شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 50 مدیر ارشدی بود که در بنگاههای اقتصادی (خدماتی و عمدتاً تولیدی) اصفهان مشغول به کار بودند. این مدیران به صورت تصادفی انتخاب شدند. این تحقیق بر مبنای سه فرضیه اصلی شکل گرفت:
1) بین هوش هیجانی و موفقیت رهبران کلاس جهانی رابطه معنی داری وجود دارد.
2) بین هوش فرهنگی و موفقیت رهبران کلاس جهانی رابطه معنی داری وجود دارد.
3) بین هوش هیجانی و هوش فرهنگی رابطه معنی داری وجود دارد.
با توجه به نتایج این تحقیق، دو فرضیه اول کاملاً تأیید شد. اگر چه ضرایب همبستگی به دست آمده در مورد فرضیه سوم رابطه نسبتاً ضعیفی را نشان میدهد؛ ولی از هوش هیجانی تنها 2 فاکتور مدیریت روابط و آگاهی اجتماعی دارای رابطه مثبت با هوش فرهنگی است و رابطه 2 فاکتور دیگر یعنی خودآگاهی و خود کنترلی تأیید نشده است».
به دلیل تعدّد و تکثّر پیشنههای تحقیق، معمولاً در یک تحقیق کمتر اتفاق میافتد که پیشینه به این صورت کامل مطرح شود. محقّقان از فرم خلاصه شده و با در نظر گرفتن بخش مورد تأکید پیشینه، آن را تلخیص و در پژوهش خود درج میکنند. خلاصه و موجز پیشینه فوق که عیناً در یک پایاننامه مشاهده گردید، به صورت زیر است:
«مشبکی و تیروز (1388)، با بررسی تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر موفقیت رهبران در کلاس جهانی، نتیجه گرفتند که هوش فرهنگی با موفقیت مدیران رابطه مثبت و معناداری دارد».
دسته بندی پیشینه تحقیق
تعدّد و تکثّر تحقیقات انجام شده در مورد موضوع تحقیق، محقّق را مجبور میسازد تا به شیوههای مختلف و بر اساس یک اسلوب منطقی آنها را مرتب و دستهبندی نماید. دستهبندی پیشنههای تحقیق، اصول و ضوابط منطقی خاصّی ندارد. با بررسی پایاننامهها و مقالات متعدّد میتوان به نظمهای منطقی محقّقان پی برد و آنها را در تحقیقات خود اجرا نمود. در ادامه برخی از روشهای مرسوم دسته بندی پیشینه ها ارائه میشود:
بر حسب منابع خارجی یا داخلی: برخی محقّقین پیشینه های تحقیق خود را بر اساس منابع به دو دسته بزرگ منابع داخلی و منابع خارجی تقسیم میکنند. در هر بخش تحقیقات مربوطه دسته بندی میشود. معمولاً تقدّم و تأخّر منابع خارجی و منابع داخلی را بر اساس مرجعی که تحقیق به آنجا ارسال میشود در نظر میگیرند.
بر اساس سیر زمانی بحث: اگر تعدّد پیشینهها به حدّی باشد که خارجی یا داخلی بودن آن مهمّ نباشد یا اصل زمان در پیشینهها مورد نظر محقّق جستجوگر باشد، پیشینه ها را بر حسب قدیم به جدید (گاهی اوقات برعکس) مرتبسازی میکنند.
بر اساس روش و نحوه اجرای تحقیقات: اگر نوع تحقیقات در پیشینه های انجام شده به گونهای باشد که بتوان آنها را در تعداد گروه مناسبی دستهبندی کرد، این معیار به کار میرود. فرض کنید میخواهیم پیشینه های تحقیق مرتبط با موضوع حجاب را تدوین نمائیم. میتوانیم آنها را در دو گروه بزرگ تحقیقات کتابخانه ای حجاب و تحقیقات میدانی حجاب دسته بندی و مرتّب نمائیم.
بر اساس شکلگیری سیر بحث و تکامل آن: اگر بدون توجّه به سایر ویژگیها بخواهیم پیشینه های تحقیق را با توجه به پیشرفت عمق و وسعت بحث تدوین نمائیم، باید اولیّن جرقّه ذهنی بشر در مورد موضوع را با توجیهات لازم به عنوان نقطه شروع بحث انتخاب نمائیم و در مسیر بحث پیشینه ها به ترتیب تکامل و تعمّق آنها مرتّب کنیم.
برحسب شدّت یا میزان ارتباط به موضوع: گاهی اوقات موضوع محقق یک موضوعی جدید است که تحقیقات کاملاً مشابه و همسان با تحقیق مورد نظر محقّق یافت نمیشود یا برخی پیشینه های فقط تا حدودی مرتبط یافت میشوند. در این حالت بهتر است محقّق پیشینه ها را بر حسب میزان شدت تشابه، از تشابه کم به زیاد یا بر عکس، مرتب سازی و تدوین نماید.
با توجّه به شرایط و وسعت موضوع، محقّق میتواند تلفیقی از این روشها را در تدوین پیشینه تحقیق استفاده کند. برخی از سایر ویژگی های مورد توجّه محقّقین در تدوین پیشینه به شرح زیر است: دانشگاهی یا حوزوی بودن تحقیق یا نویسنده، نوع منبع یا اعتبار علمی منابع مورد استفاده (نسخ خطی یا غیر خطی و…)، رویکرد فرقهای یا مذهبی پیشینه ها (مثلاً منبع اهل سنت و تشیع)، دسته بندی پیشینه ها بر اساس قبل و بعد از یک واقع تاریخی خاصّ یا تحوّل اجتماعی، بر اساس واگرایی یا همگرایی پیشینه ها نسبت به موضوع تحقیق و … .
مقایسه چارچوب نظری و پیشینه تحقیق
در پیشینه نویسی محقّق نگرش فرآیندگرا دارد؛ ولی در چارچوب نظری همان تنها نگرش مفهومی مدّنظر است.
در پیشینه نویسی یک نظم منطقی و و یک الگوی کلّی رعایت میشود؛ ولی در چارچوب نظری یک سبک نوشتاری کلی در ادبیات و بیان جملات از نظر ظاهری و محتوایی مدّنظر است.
در پیشینه نویسی محقّق فقط گزارشگر روش و نتایج تحقیق است؛ ولی در بیان ادبیات تحقیق، خلاقیت ذهنی محقّق در دسته بندی و تقطیع بحث مهمتر است.
در پیشینه نویسی یک چکیده نوشته شده (اگر استاندار و بر اساس قوانین روش تحقیق باشد) از یک تحقیق کافی است؛ و لی در چارچوب نظری محتوای خود تحقیق باید در دسترس محقق باشد تا تئوریها و نظرات نویسنده را بررسی و فیشبرداری کند.
در پیشینه نویسی محقّق در پی آن است که خواننده را اقناع کند که تحقیقی مانند تحقیق وی انجام نشده و پژوهش حاضر حداقل در یکی از جنبهها دارای تفاوت و نوآوری قابل توجهی است که لزوم انجام آن را توجیه میکند. در چارچوب نظری محقّق به ابداع تحقیق خود لزوماً اشاره ندارد و پس از بیان گستره ادبیاتی موضوع، به جمعبندی خود میپردازد.
نکته بسیار مهم: با وجود این تفاوتهای ذکر شده و موارد دیگر، گاهی اوقات جوانب یک موضوع در چارچوب نظری از یک تحقیقی نقل میشود که خلاصه آن در پیشینه تحقیق هم ذکر میشود. در واقع محقق از از هر دو بخش چارچوب ادبیاتی و پیشینه بودن آن تحقیق قبلی استفاده کرده است. با این وجود، مطالب و مفاهیم توسط محقّق با روشهای متفاوتی در دو بخش فوق مطرح میشود.
منبع: http://eslampoor91.persianblog.ir
برای نگارش مقالات مستدل و مؤثر ملزم به رعایت یك سری اصول و فنون ابتدایی هستیم. مقالهنویس تكنیكهای مخصوص به خود دارد. تفاوتی نمیكند این كار را برای روزنامه و مجله انجام میدهید یا صرفاً برای عناوین رسمی و دایرةالمعارف یا مقاله علمی. به هر حال هنگام نوشتن باید شیوههای مرسوم را در متن خود به كار گیرید. آنچه در ذیل مشاهده میكنید، چند نمونه از مهمترین تكنیكهای مقالهنویسی است:
1. ابتدا موضوع مورد نظر خود را انتخاب كنید. دقیقاً میخواهید در مورد چه مطلبی مقاله بنویسید؟
2. مخاطب خود را بشناسید.
3. در مورد موضوع مورد نظر تحقیق كنید. تا چه اندازه به مضمون كلی آگاهی دارید؟ آیا موضوع مقاله به گونهای هست كه به راحتی و با جمعآوری اطلاعات بتوانید درباره آن مطلب بنویسید؟
4. كمیت مقاله را تعیین كنید. بهتر است پیش از شروع نگارش، حد مطلوبی را در نظر بگیرید. ممكن است بعضی از نشریات از قبل، حدی مشخص را در نظر گرفته باشند.
5. فهرستی از منابع موجود تهیه كنید این فهرست میتواند شامل كتب مختلف، پایاننامه، مقالات علمی و منابع مكتوب دیجیتالی باشد.
6. رئوس مطالب را جدا كنید و چكیده مقاله را بنویسید. این كار به شما كمك میكند با دقت و توجه بیشتری روی مفهوم و تصویر كلی مقاله تمركز كنید.
7. پیشنویس مقاله اصلی را با توضیح كاملی در مورد مطلبی بنویسید كه قصد نگارش آن را دارید.
8. بررسی و بازبینی داشته باشید. حقایقی را كه نسبت به آنها شك دارید، یك بار دیگر بازبینی كنید و به دنبال اثبات علمی آنها باشید. مفاهیم متناقض و غیر ضروری را حذف كنید. هر مطلبی را كه جای زیادی میگیرد، حذف كنید تا در دام پرگویی گرفتار نیایید. تصورات شخصی و ذهنیات خود را در مقاله نگنجانید. این امر به تحقیقات و اثبات نیاز دارد. غلطهای دستوری و املایی متن را اصلاح كنید. آخر كار نیز آن را یك بار با صدای بلند برای خود بخوانید تا مطمئن شوید متن روان است.
9. هر چند بار كه لازم بود، نوشته خود را بازنویسی كنید و ساختار مقاله علمی را كاملاً رعایت كنید. با رعایت آن، مقالهای در خور فراهم آورید. برای نگارش متن مورد نظر به اندازه كافی وقت بگذارید. اگر روی كار خود به اندازه كافی وقت نگذارید، ممكن است متن شما نشاندهنده قابلیتهای واقعی فردیتان نباشد. از اشتباههای فاحش متنی خودداری كنید. كپی كردن و مطالب بدون ارجاع به منابع اصلی باعث میشود تا دیگران از همكاری مجدد با شما صرف نظر كنند.
منبع: پایگاه پویش
• مقدمه دریچه ورود به تحقیق است
• گاهی مقدمه نقش نقشه راه را ایفا می کند و گاهی مقدمه تنها بخشی از مقاله است که خواننده آن را می خواند.
• محقق باید با دقت مقدمه را بنویسد. چون معمولا داوران مقالات علمی به مقدمه و نتیجه آن می نگرند.
• مقدمه در پاسخ به برخی پرسش ها نوشته می شود. مانند: این تحقیق چه اهمیتی دارد؟ چه کسانی از آن بهره می برند؟ چه نیازی به دانستن و حل مسئله است؟ چه چیزی نمی دانیم؟ چه خلایی در دانش وجود داشته که انگیزه تحقیق حاضر شده است؟ و …
• مقدمه هم نباید بلند و مفصل باشد و هم نباید ناقص و نارسا باشد.
• مقدار مقدمه حداکثر دو صفحه یا یک ششم کل مقاله است.
• بهتر است سیر ارائه مقدمه از عام به خاص باشد در این صورت محقق مطالب خود را از جنبه های کلی شروع کرده رفته رفته به بخش های تخصصی تر بپردازد.
• هدف محقق از ارائه تحقیق در مقدمه ترسیم می گردد.
. صفحه عنوان شامل:آرم الله ، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، موضوع مقاله ، نام هسته پژوهشی- نام استاد راهنما، نام مدیر هسته، نام پژوهشگران از اعضای هسته پژوهشی ، فصل و سال تدوین ذکر شود.
2.چكيده 3.كليد واژه 4.فهرست مطالب 5. مقدمه 6. بدنه و متن اصلی 7.نتيجه 8 .استنادات (منابع و مأخذ)
توضيح تفصيلي اين اجزا به شرح ذيل است:
1. عنوان:
پختگي عنوان، حاكي از توان علمي نويسنده و عنوان نامناسب ارزش مقاله را كم ميكند. اين عنوان ناظر به مسأله تحقيق و پرسش اصلي است. همچنين پوشش دهندهي واژگان كليدي است. پس بايد گويا و رسا باشد، در عين حال اختصار عنوان،يك امتياز است و كلمات بايد بين سه تا هشت كلمه باشد. عنوان نبايد اعم يا اخص از محتواي مقاله يا از روي تعصب باشد.
2. چكيده مقاله:
در چكيده بايد با استفاده از كلمات متن، عصاره مقاله را در 150 تا 200 كلمه آورده شود. آن خلاصه جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه هدفها، پرسشها، روشها و يافتههاي پژوهش را به اختصار دارد و اين آيينه پژوهش است و مخاطب را تحريص و تشويق به خواندن ميكند. اجزاي چكيده شامل دلايل نگارش و بيان مسئله و مشكلي است كه در مقاله مورد توجه قرار گرفته و نظرهاي مختلف پيرامون آن بررسي شده و ادلهها و شواهد كافي در همان راستا بررسي و نتايج علمي بدست آمده را باز مينمايد و بايد از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي آورده شود. در چكيده بهتر است كلمات كليدي هم بيايد. چكيده غير از فهرست يا مقدمه است و جزئي از محتواي مقاله و اجمالي از مطالب تفصيلي آن است و از طريق مطالعة فهرست مطالب، مقدمه و نتايج نوشته ميشود.
آسيب هاي چكيده نويسي:
1. تبديل چكيده به فهرست: چكيده هرگز مروري بر مباحث اثر تحقيقي و رساله نيست، بنابراين نبايد آن را با گزارش فهرست اثر اشتباه گرفت.
2. تبديل چكيده به طرح مسئله: برخي از افراد، در چكيده به شرح و تفصيل موضوع پايان نامه، مسائل آن و ضرورت بحث از مسئله ميپردازند كه نادرست است. البته بيان اجمالي مسئله نيز از مباحث چكيده است، اما سهم آن متناسب با سهم حجم چكيده است، نه اينكه اهم مطالب چكيده بر محور بيان مسئله بنا شده باشد.
3. ارجاع به مآخذ: پرداختن به معرفي منابع و مآخذ در چكيده نيز، نادرست است.
4. بيان خطابي: ادبيات چكيده بايد همانند ادبيات رساله يا مقاله باشد. در واقع، استفاده از بيان شعارگونه، عبارتپردازي خطابه در شأن رساله و مقاله علمي نيست.
3. كليد واژه:
كلماتي است برآمده از متن مرتبط با موضوع اصلي مقاله كه خواننده با مطالعه آنها، به محتواي اصلي پژوهش پي ميبرد. در حقيقت، كليد واژهها، در حكم موضوعات جزئي مقاله اند كه پس از چكيده ميآيند. واژگان كليدي به خواننده كمك ميكند
تا پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. انتخاب درست كليد واژهها به نمايه سازي استاندارد مقاله در پايگاههاي الكترونيكي علمي پژوهشي كمك ميكند و دسترسي مخاطبان را به مقاله تسهيل مينمايد. كليد واژههاي اصلي باید با عنوان و مسأله تحقيق و در حد امكان با سرفصلها تناسب داشته باشد.
4.مقدمه
يكي از بخشهاي مهم مقاله علمي و روزني براي ورود خواننده به دنياي درون مقاله و در حكم نقشه راه است. وظايف اصلي مقدمه، روشن ساختن موضوع، مشخص نمودن هدف و بهدست دادن طرح و نقشه ارايه مطالب است.در مقدمة مقاله، مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان ميشود و از ذكر جزئيات پرهيز ميشود. هدف اصلي يك مقدمه حرفهاي، پاسخ به پرسشهايي چون: اين تحقيق چه اهميتي دارد؟ چه كساني از آن بهرهمند ميشوند؟ چه نيازي به حل اين مسأله داريم؟ و چه انگيزهاي باعث شد تا اين مقاله نوشته شود؟
در واقع يك مقدمه خوب شامل توضيح درباره پيشينه تحقيق، ضروتها، روش، ساختار، مباحث و منطق حاكم بر فصول است و اينكه چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارشهاي پيشين است. مقدمه نبايد مفصل و طولاني باشد بهتر است حداكثر دو صفحه يا يك ششم كل مقاله باشد.
5. متن اصلی و بدنه مقاله
قسمت اصلي مقاله است كه در آن به سئوالات تحقيق به طور تفصيلي پاسخ ميدهد. پس تا زماني كه محقق مسأله خود را حل نكرده و يا به آن نزديك نشده، نبايد اقدام به نگارش كند. عبارات بدنه بايد مستند به منابع معتبر و مستدل به برهان باشد و از آوردن عباراتي كه در درستي آنها شك دارد، پرهيز نمايد. تعيين محورهاي داخلي در بدنه مقاله، ارتباط و انسجام منطقي در بين قسمتهاي مختلف را تقويت مينمايد. در تعيين عناوين داخلي مقاله ميتوان از سئوالات فرعي كمك گرفت و هر كدام از عناوین داخلي ميتوانند پاسخ به يك سئوال فرعي باشند. در صورت نياز ميتوان عنوانهاي داخلي را به موضوعات عناوين جزئيتر تبديل كرد و به سئوالات ريزتر و سادهتر كه پاسخ آنها، تنها به چند پاراگراف نياز دارد، رسيد. پاراگراف، بخش كوتاهي از يك متن است كه درباره يك موضوع جزئي سخن ميگويد هر پاراگراف با يك جمله اصلي شروع ميشود و همان جمله بايد حاوي ايدهي اصلي پاراگراف باشد. در ادامه جملات توضيحي خواهند آمد كه هر كدام ادامه منطقي جمله قبل است. همچنين هر پاراگراف بايد از استقلال نسبی برخوردار و مانند يك يادداشت كوچك باشد. شمار كلمات هر پاراگراف، زير 150 كلمه است.. در ابتداي هر بند از حروف «واو« يا «كه» كه حروف ربطند و نشان ميدهد، بند مستقلي نيست استفاده نميشود. افزون بر استدلال و تأملات محقق، لازم است هر مقالهاي با مجموعهاي از آثار مرتبط با موضوع خود، در ارتباط باشد از اين رو سعي ميشود با قول مستقيم يا غير مستقيم (بازنويسي، تلخيص) اين ترابط علمي برقرار شده و از منابع معتبر دست اول استفاده شود. البته ارجاعات محقق نبايد به قدري زیاد باشد كه تحليل نگارنده را كم رنگ نمايد. ناگفته نماند كه اشاره به نظريات رقيب در حل مسأله، نقد مستند و مستدل آنها با بيان نظريه برگزيده و دفاع
اثر با يك مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام خانوادگي،تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب ميآيد و پس از آن نقطه ميگذاريم مانند (ابطحي، 1382، ص 27).
اثر با بيش از يك مؤلف باشد، نام خانوادگي آنان به ترتيب به همراه سال انتشار و شماره صفحه ميآيد مانند (سرمد، بازرگان، حجازي، 1379، ص 50) و اگر بيش از سه مؤلف بود: نام خانوادگي اولين مؤلف و به دنبال آن عبارت «و همكاران» یا «دیگران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه ميآيد مانند (نوربخش و ديگران، 1366، ص 75).
اثر با نام سازمانها و نهادها:
به جاي نام مؤلف، نام سازمان ميآيد مانند (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34).
دو يا چند اثر يك مؤلف:
همه آنها داخل پرانتز به ترتيب تاريخ نشر ميآيد مانند (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز ميگردند مانند (احمدي، 1365 الف، ص 22؛ 1365 ب، ص 16).
استناد آيات و روايات:
ابتدا نام سوره و سپس شماره آيه ذكر ميشود، مانند: (بقره، 39). در خصوص نهج البلاغه نام كتاب و شماره خطبه يا نامه (نهج البلاغه، خطبه 33) و روايات غير نهج البلاغه، نام گردآورنده روايات، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه مانند (مجلسي، 1403، ج 56، ص 198).
ارجاع دهي مقالات:
ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، سپس تاريخ انتشار، بعد عنوان مقاله، به دنبال آن نام مجله و شماره آن ذكر ميشود آنگاه شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي و PPدر انگليسي، مانند حداد عادل، غلامعلي (1375)، انسان عيني، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 9، صص 41-35.
ارجاع پايان نامه و رساله
پس از ذكر عنوان بايد ذكر شود كه آن منبع پايان نامه كارشناسي ارشد يا رساله دكتر و به صورت چاپ نشده است، سپس نام دانشگاه به شكل زير:
ايزدپناه، عباس (1371). مباني معرفتي مشاء و اهل عرفان. پايان نامه كارشناسي ارشد. چاپ نشده. دانشگاه قم.
ارجاع از يك روزنامه
همانند ارجاع مقاله در مجله است مانند:
محمودي، اكبر (1375، 21 مهر). موانع توسعه در ايران. روزنامه كيهان. ص 6.
ارجاع فرهنگ نامه و دائرة المعارف
در ارجاع نام سرپرست و بقيه موارد مثل كتاب عمل ميشود، مانند:
بجنوردي، سيد كاظم و همكاران (1377)، دائرةالمعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم). تهران. مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي.
ارجاع كنفرانسها، سمينارها و گزارش
· مطلبي از دايرةالمعارف در شبكه وب
Seven years war.Pritannicaonline.vers ,802.Apr.1998.
Encyclopaedia Britannica. 02 nov 2030http://www.eb.om;180/.
ارائه گزارش از همايش و سمينارها بايد به شكل زير باشد (سلطاني، 1363، ص 19).
همايش بين المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380). چكيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان. تهران: دانشگاه علوم پزشكي ايران.
نقل از منابع الكترونيكي (اينترنت)
امروز نقل از منابع اينترنتي يكي از منابع ارجاعي است كه در ذكر آن اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان ميشود.
بارلو،جان پي (1996). درخت يوشع ميلرزد. در مجله CORE(روي خط اينترنت). ج 8، ش 1، ( نقل شده تاريخ 25 مارس 1996، قابل دسترسي در:
· ارجاع يك مقاله در مجله الكترونيكي
Miles, Adrian. Singin in the Rain: Ahypertextual Reading. “Postmodern Culture 8.2(1998).02 nov 2000.
http://muse.jhu.edu/jourals/pme/voo8/8.2 miles.html
:Pub/Zines/c.Re-Zine file:ptp.e text.org pirectorg .g. 8corel.
· در ارجاع يك كتاب الكترونيكي در شبكه وب
Austen, Jane. Pride and prejudice.ED.henrychurchyrd.
Nov 2000.http://www.pemberley.com/jahein;o/pridprej.html
نكاتي درباره تايپ مقاله:
امروزه تقريباً اكثر مجلات علمي، مقالات خود را به صورت تايپ شده ميپذيرند. از اين رو بيان برخي از اصول تايپ مفيد فايده است:
الف) عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله چهارسانتيمتر از بالا با قلم يا فونت شماره 16 تايپ ميشود.
ب) نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتيمتر با قلم ترافيك شماره ده تايپ ميشود.
ج) رتبه علمي و محل خدمت مؤلف يا مؤلفان با علامت ستاره يا شماره در پاورقي همان صفحه با قلم لوتوس نازك شماره دوازده كه متناسب با قلم پاورقي است، تايپ ميگردد.
پروفسور، حجت الاسلام، آيت الله و امثال آن آورده ميشود مگر در جايي كه لقب جزو نام مشخص شده باشد مانند خواجه نصير الدين طوسي، آخوند خراساني، امام خميني، علامه طباطبايي (دهنوي، 1377، ص 27).
از آن، عمدهترين مباحث بدنه يك مقاله است. بنابراين بايد از هرگونه بحث مفصل در تحليل پيشفرضها، مباني و مباحث مقدماتي پرهيز شود و در صورت نياز به يك مطلب فرعي، آن را در پاورقي ذكر كرد. توجه داشته باشيم كه در ارزيابي مقالات، معمولاً به اعتبار علمي منابع و كفايت ادله و صحت نتايج آن معطوف ميشوند.
6. نتيجه
در اين قسمت توصيف كلامي مختصر و مفيدي از آنچه بهدست آمده، ارايه ميشود. در حقيقت بايد مشخص شود كه مقاله به روشن شدن مسئله چه كمكي كرده است. بنابراين دستاوردها و حاصل پژوهش، بدون بيان ادله و شواهد در بخش پاياني بيان ميشود. نتيجه برخلاف چكيده متضمن تعريف و بيان مسأله، ضرورت تحقيق، ذكر ادله و ديدگاههاي رقيب نيست. نتيجه نشان ميدهد كه مقاله حاضر چه نوآوريهايي داشته و چه مشكلي را حل نموده است. بر حسب اهميت آنها، روش متداول بيان نتايج، آن است كه ابتدا مهمترين و سپس يافتههاي كم اهميت تر ارائه ميشود (هومن: 1378، ص 90). نتيجه مقاله در حقيقت، پاسخ به سئوالاتي است كه از ابتدا طرح شده و اين نتايج، يافتههاي مستدل و مستند و در متن مقاله است بنابراين از هرگونه عبارت پردازي و ادعاي به اثبات نرسيده، بايد شديداً خودداري نمود. نتايج معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسشها يا فرضيهها و نيز وابسته به تأييد يا تأييد نشدن فرضيههاست و ترتيب بيان نتايج نيز بر حسب ترتيب تنظيم سوالها و فرضيههاي آنها است. تبصره: چنانچه مقاله پیوست یا ضمایمی داشته باشد، قبل از استنادات قرار میگیرد.
7. پیشنهادات
محقق درپایان تحقیق می تواند پیشنهادات جدیدی را به سایر پژوهشگران درخصوص زوایای ناکاویده موضوع ارائه نماید و با تعیین زوایای مختلف مواردی را که خود به تحقیق نشسته یادآور شود و زوایای باقی مانده را به درستی تبیین واز دیگران بخواهد که پاسخ گوی این نیازها باشند.
8. استنادات
اعتبار علمي مقاله به مستند و مستدل بودن آن است. ارائه فهرست كاملي از مراجع مقاله با رعايت اصل امانتداري و اخلاق پژوهشي مورد انتظار است. البته سبكهاي استنادات در كتابها و مقالات متنوع است. معمولاٌ در راهنماي نويسندگان مجله يا جشنواره علمي در چگونگي ارجاعات پيروي ميشود. اما ارجاع در پايان مقاله، ارجاع در پاورقي و ارجاع در متن، سه شيوهي عمده استناد است كه شيوه اخير به علت سهولت، سرعت، ايجاد تمركز ذهني براي خواننده و رواج جهاني آن، بر دو شيوه قبلي برتري دارد و آن ارجاع درون متني است كه نام صاحب اثر،تاريخ انتشار و شماره جلد و صفحه را ميآورند. مانند: (مطهري، 1382، ج 3، ص 150) امّا نام اثر نميآيد. درباره مشخصات كتاب شناختي منابع تحقيق (كتاب نامه) كه در پايان مقاله ميآيد، هماهنگترين روش، همسويي با روش ارجاع نويسي در بدنهي اصلي مقاله است كه در پي ميآيد.
ارجاعات در دو بخش پاورقی و منابع به شکل زیر صورت میگیرد:
الف) زيرنويس (پاورقي) توصيفي
توضيحات اضافي يا اصطلاحي كه نميتوان براي حفظ انسجام متن، آن را درون متن آورد، ميتوان زير صفحه با مشخص كردن شماره بيايد. توضيحات بايد حتي الامكان خلاصه باشد. ترجمه آيات و روايات در متن فارسي بيايد و در صورت نياز ميتوان متن عربي را در پاورقي آورد. كلمههاي بيگانه در داخل متن حتماً بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي بيايد اينها در مورد اصطلاحات تخصصي يا نام اشخاص است در موارد ضروري كه بايد نام خارجي در متن بيايد بايد در كنار صورت فارسي داخل پرانتز نوشته شود (غلامحسين زاده، 1372، ص 17) توجه كنيم در هر متن يكبار معادل انگليسي آوردن آن واژه كفايت ميكند.
ب) ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله، فهرستي از منابع و مآخذي كه در متن به آنها استناد كرده است را به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي بياورد. تنها منابعي ميآيد كه در متن از آنها استفاده شده است. در ذكر منبع حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر ميرسد: 1- نام خانوادگي و نام مؤلف يا مؤلفان 2- تاريخ انتشار اثر 3- عنوان اثر 4- نام شهر 5- نام ناشر. (البته اگر كتاب تجديد چاپ شده باشد، شماره چاپ آن هم ميآيد) جداسازي اين اطلاعات با نقطه و جداسازي اجزاي مختلف هر يك با ويرگول (،) است مانند:
- در تك مؤلف:
جوادي، آملي،عبدالله (1372). هدايت در قرآن (چاپ سوم). تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء.
- در ارجاع منابع از دو مؤلف يا بيشتر به شكل زير ميآيد:
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازي، زهره (1379). روشهاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم). تهران:نشر آگاه.
- آثار داراي مترجم به شكل زير ميآيد:
صدر الدين شيرازي، محمد (1375). شواهد الربوبيه(چاپ دوم). ترجمه جواد مصلح.تهران:انتشارات سروش.
- آثار با عنوان سازمانها و نهادها:
مركز اسناد و مدارك علمي، وزارت آموزش و پرورش (1362)، واژهنامه فارسي ـ انگليسي. تهران: نشر مؤلف
- آثار به جاي مؤلف ويراستاريا چند نفر گردآورنده يا مجموعه مقالات به شكل زير:
شفيع آبادي، عبدالله (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات جنگ رواني. تهران:انتشارات سمت.
شيوه ارجاع در متن
در استناد نام مؤلف و صاحب اثر بدون القاب: آقا، خانم، استاد، دکتر،
د) عناوين فرعي مقاله با شمارههاي تفكيك كننده مانند 01، 02، 03، با قلم لوتوس سياه شماره 14 تايپ ميشود.
هـ) عناوين فرعي با شمارههاي تفكيكي 101، 201 و … با قلم لوتوس سياه شماره سيزده تايپ ميشود.
و) متن مقاله با قلم لوتوس نازك، شماره چهارده تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با كمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0 سانتيمتر آغاز ميگردد.
ز) فاصله بين سطرهاي متن 5/1 سانتيمتر و فاصله آنها از عنوانهاي فرعي دو سانتيمتر است
ح) فاصله حاشيه صفحهها از هر طرف دو سانتيمتر و از بالا و پايين نيز دو سانتيمتر و فاصله آخرين سطر با پاورقي يك سانتيمتر است.
ط) نقل قول مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازك شماره دوازده تايپ ميگردد.
س) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالاي صفحه تايپ ميگردد.
ك) مقاله فقط بايد بر يك روي صفحه تايپ شود
ل) در تايپ مقاله بايد از بكار بردن قلمهاي متنوع و متفاوت پرهيز كرد.
م) قلم انگليسي لازم براي تايپ پاورقي Times mediumبا شماره هشت است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با شماره ده استفاده ميشود.