به گزارش خبرگزاری رسا، دفتر نشر معارف جدیدترین اثر خود را در زمینه حماسه اربعین با عنوان کتاب «قدم عاشقی» نوشته محمدرضا عابدینی و تدوین و تحقیق حسین قاسمی روانه بازار کتاب کرد.
این کتاب در سه گفتار مستقل و در عین حال مرتبط با هم به شرح و بسط موضوع اربعین میپردازد. در گفتار اول به جریان نبرد حق و باطل نگاه تاریخی ـ تمدنی شده است. اربعین در فعلیت و امتداد ظرفیت عاشورا به عنوان مقدمهساز ظهور عنوان میشود. در گفتار دوم همین مبنا را با نگاهی عینی و مصداقی و با تدبر و تجربهاندیشی به حماسه بزرگ پیادهروی اربعین میشود و آن را به عنوان یک الگوی اجتماعی و تمدنی تحلیل کرده و در نهایت آن را آسیبشناسی میکند. در گفتار سوم به شرح مختصری بر متن زیارتنامه اربعین پرداخته و به عنوان فصل اخیر و کمال غایی زائر نگاه میکند.
این اثر در ۲۰۷ صفحه و در قطع رقعی و با قیمت ۳۰ هزار تومان روانه بازار نشر میشود.
در ادامه بخشهایی از کتاب را میخوانید.
انسان مسافر غریبی است که از راههای دور و دراز، عوالمی را قبل از عالم دنیا طی کرده است تا به اسفل سافلین عالم وجود رسیده است؛ و پس از هبوط، مخاطب به خطاب «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیه» گشته و سفر پیچیدهای را در پپیش رو دارد که در طی نمودن عقبات و گردنههای سخت این سفر، احتیاج به بلد راه دارد که او را از این هزار توی حیرت، به سرمنزل مقصود برساند.
امام، حقیقت مطلق و کامل همه انسانها است که هر کمال و کاملی، شأنی و ظهوری از وجود امام است و لذا هر انسانی فطرتاً اشتیاق به امام دارد، اگر او را بشناسد! و هر قدر معرفت بیشتری پیدا کند، اگر دچار زنگارهای حبّ دنیا نشده باشد، محبّت بیشتری نسبت به امام احساس میکند.
رابطه اهل بیت (علیهم السلام) با افراد انسانی به مثابه رابطه روح با بدن است و توجّه و اشتیاق این وجودات نورانی نسبت به انسانها از اشتیاق روح به بدن بیشتر و قرب آنها فوق مکان و زمان است. هرچند ظرف زمان و مکان هم در ایجاد این اشتیاق، نقش ایفا میکند.
در روایات طینت بیان شده که قلوب حضرات معصومین (علیهم السلام) از اعلی علّیین و ابدان ایشان از علّیین خلق شده و قلوب شیعیان از علّیین و بدنهای آنها از ما دون علّیین خلق شده است؛ لذا به واسطه این سنخیّت و ارتباط، قلوب شیعیان، اشتیاق به اصل خویش دارد؛ «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَنَا مِنْ طِینَةِ عِلِّیِّینَ وَ خَلَقَ قُلُوبَنَا مِنْ طِینَةِ فَوْقِ عِلِّیِّینَ وَ خَلَقَ شِیعَتَنَا مِنْ طِینَةِ أَسْفَلَ مِنْ ذَلِکَ وَ خَلَقَ قُلُوبَهُمْ مِنْ طِینَةِ عِلِّیِّینَ فَصَارَتْ قُلُوبُهُمْ تَحِنُ إِلَیْنَا لِأَنَّهَا مِنَّا» شیعیان از ما هستند و هر فرعی، به اصل خویش مشتاق است؛ و این رابطه و اشتیاق به واسطه این سنخیّت، دو طرفه است چنانچه فرمود «فَقُلُوبُهُمْ تَحِنُّ إِلَیْنَا وَ قُلُوبُنَا تَعْطِفُ عَلَیْهِمْ تَعَطُّفَ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ وَ نَحْنُ خَیْرٌ لَهُمْ وَ هُمْ خَیْرٌ لَنَا» عطوفت و مهربانی اصل به فرع نیز مانند مهربانی پدر و مادر به فرزند خویش است؛ و این رابطه ابوّت و ولایت بین اهل بیت (علیهم السلام) و شیعیان ایشان یک رابطه معنوی و حقیقی است.
توجّه روح به بدن، اصل به فرع، والد به ولد، ذی شأن به شأن، با توجّه به سعه وجودی اطلاقی آنان است که محدود به حدود عالم مادّی نمیشود و در همه زمانها و مکانها و بلکه فوق افق زمان و مکان، جاری و ساری است؛ لذا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَ الطِّین» و نیز فرمود «أَنَا وَ عَلِیٌ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»
حادثه عاشورا که نتیجه تمام نبردهای حق علیه باطل در طول تاریخ انسانی است، نقطه عطف و گلوگاه تاریخ از منظر الهی است و گذشته را به آینده پیوند میدهد و همچنانکه خلاصه و نتیجه حدود هفت هزار سال تاریخ الهی انسان است که مصاف نبرد حق با باطل توسط انبیاء (علیه السلام) و اوصیاء ایشان بوده است، در تاریخ پیش روی خویش نیز امتداد مییابد و سرنوشت تاریخی- تمدّنی بعد از خود را نیز رقم میزند؛ لذا در عین توجّه به قلّههای تاریخ انسانی که انبیاء (علیهم السلام) و خصوصاً انبیاء اولوالعزم (علیهم السلام) و خاصّه نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله) است، امّا میتوان تاریخ را به قبل و بعد از عاشورا تقسیم کرد و بر این اساس حرکت کاروانی امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت و اصحاب ایشان از مکّه تا کربلا و نقطه اوج آن حادثه عظیم عاشورا جاری کننده خون حیات در رگهای تاریخ بشریّت و امام حسین (علیه السلام) را قلب تپنده آن دانست.
کاروان حسینی در ادامه حرکت خود پس از عاشورا، با هدایت و ولایت امام سجاد (علیه السلام) و قافله سالاری زینب کبری (سلام الله علیها) راه خود را ادامه میدهد و قیام و نهضت عاشورا را به ثمر میرساند و در عین اسارت ظاهری، آزادگی را در عالم ثبت میکند و واقعه اربعین را رقم زده و علامتی خاص برای اهل ایمان به یادگار میگذارد که با تأسی به آن راه ایمان را بیابند و در تاریکیها و سرگردانیها به حیرت مبتلا نشوند؛ «لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة» و با این حرکت کاروانی اربعین، رزمایشی را رقم بزنند که آمادگی دائمی برای نصرت و پاسخ به ندای «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» و تشفّی برای دلهای سوخته طول تاریخ به «یا لَیتَنی کُنتُمَعَکُم فَأفُوزَ فَوزاُ عَظیماً» باشد.
نهضت عظیم پیاده روی اربعین با پرچم یا لثارات الحسین (علیه السلام) بستر ساز ظهور و همراهی با کاروان حسینی است که با وسعت دید توحیدی زینبی (سلام الله علیها) که «مَا رَأیتُ الاّجَمیلاً» و با «قدم عاشقی» وادی سلوک توحید ولایی را طی میکند تا به توحید الوهی برسد و با مشق قدم عاشقی در کوی محبت حسینی (علیه السلام) خود را از تعلقات دنیایی تکان داده و قدم به قدم به سوی معشوق حرکت میکند تا به وصال برسد و زیارت اربعین اوج وصال محب با محبوب در این سیر است که پس از آن مأموریت گسترش نصرت امام را با رفتن به شهرها و کشورهای خود پیدا میکنند تا سال دیگر با عاشقان بیشتری در این وادی حرکت کنند و سربازی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را رقم زنند.