انواع حشو
حشو در لغت به معنی«لایی لباس» است که بین آستر و رویه لباس قرار میگیرد و بیشتر برای خوشنما کردن لباس استفاده میشود.
در اصطلاح به معنی کلمه یا عبارتی است که در معنی جمله بدان نیازی نیست و تعادل لفظ و معنا را به هم میزند.
انواع حشو عبارتند از:
۱. حشو ملیح
از مواردی است که در جمله بدان نیازی نیست و تنها برای آراستهکردن کلام آن را به کار میبرند؛ مانند جمله معترضه شامل دعا، نفرین، ندا، تحسین، تقبیح، سوگند، توضیح و…
مثال:
?علی - علیه السّلام - فرمودند:
?دیروز علی را - که قبلاً به شما معرفی کرده بودم - دیدم.
در جملههای بالا عباراتِ داخل دو خط فاصله٬ حشو ملیح است؛
۲. حشو قبیح
آوردن حرف، کلمه یا عبارتی نابهجایی است که زاید بر معنی است و گاه باعث فساد و انحراف از معیار محسوب میشود.
مانند:
?دوست عزیز، گرامی و محترم!
?حقیقت آن در جهان اعلی و برتر وجود دارد.
?در این اثر تواناییهای خود را در پهنهٔ موسع و مبسوط داستانپردازی آزموده است.
این نمونهها از انواع حشو قبیح، یعنی پیدرپی آوردن کلمات مترادف (تاتولوژی) است بدون آنکه در جمله نیازی به آنها باشد. در زبان عربی به آن «الغاء» یعنی بیهودهگویی میگویند.
ناصر نیکوبخت، مبانی درستنویسی، ص۹۰-۹۱