به گزارش خبرگزاری رسا، این یادداشت سیاسی نیست و من هم سیاسی نیستم هر چند بی اخلاقیهای سیاسی، قلم را در این وجیزه به حرکت در آورده است.
در مناظره اخیر انتخابات ریاست جمهوری 1400 یکی از نامزدها به تحصیلات حوزوی نامزد دیگر جسارت کرد و این تحصیلات را برای اداره کشور ناکافی دانست. فارغ از اینکه روحانیون باید وارد عرصههای اجرایی بشوند یا نشوند، این نوشته به دنبال دفاع از حوزه و کیان روحانیت و علم حوزوی و دینی و وسعت و عمق آن است.
کتابهای درسی حوزه و روش آموزشی آن نزدیک هزار سال است که روحانیون و علمای زیادی را مجهز به مبانی دینی کرده تا حدی که ملاحظه می کنیم ده ها تن از آن ها جریان سازان سیاسی- اجتماعی جامعه بوده اند.
ملا احمد اردبیلی، میرزای شیرازی، عبدالکریم حائری یزدی، سید جمال الدین اسدآبادی، شیخ فضل الله نوری، میرزای نائینی، آخوند خراسانی، سید محمد طباطبایی، عبدالله مازندرانی، سید محمد کاظم یزدی، سید عبدالله بهبانی، سید ابوالقاسم کاشانی، شهید بهشتی، شهید مطهری و در رأس آن ها حضرت امام خمینی رحمت الله علیه و مقام معظم رهبری فقط تعدادی از روحانیونی هستند که در تاریخ اجتماعی- سیاسی ایران نقش آفرینی کرده اند. و جالب آنکه عمده آن ها شاید شش کلاس هم سواد کلاسیک نداشته باشند! اما کتاب هایی را خوانده اند که در مدرسه و دانشگاه یافت نمی شود و برای خواندن هر کتاب زحمات زیادی را متحمل شده اند و به قول معروف، غیر از عاشورا، هر روز آن ها را آموخته و مباحثه کرده اند.
کتاب سیوطی و مطول در ادبیات عرب را دانشجویان دکتری و ارشد رشته زبان عربی در کشورهای عربی می خوانند اما طلاب در همان سنین کم و در آغاز ورود به حوزه با آن دست و پنجه نرم می کنند. لمعه که فقه نیمه استدلالی است را در همه ابواب فقهی اعم از عبادات، جهاد، تجارت و … می آموزند. عبور اولیه از این ابواب فقهی همان آشنایی اولیه و مبانی با تمام مناسبات جامعه نیز هست. در ادامه، کتاب مکاسب محرمه که اساس اقتصاد اسلامی است چند سال مورد مطالعه و مباحثه طلبه قرار می گیرد.
همه این ها در کنار اصول فقه قدرتی علمی در طلبه بوجود می آورد که گویی فن مواجهه با هر مسأله جامعه خویش را بدست می آورد و ابزار لازم برای تحلیل و حل را در اختیار خواهد داشت. تمام این ها را بگذارید کنار بدایه و نهایه و اسفار فلسفی که ذهن طلبه را آماده پیچیده ترین مسائل می کند.
کتابهای غیر درسی حوزه اما شاید مهمتر هم باشند. کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله محمدحسین نائینی را خواندهاید؟ کتابی که یک روحانی که شش کلاس سواد آکادمیک نداشته است، نگاشته و نظریه سیاسی شیعی را چنان تدوین کرده که هنوز روش تدوین آن ناب و تازه است. کتاب اقتصادنا نوشته بینظیر شهید صدر در اقتصاد را کسانی که دکترای اقتصاد از دانشگاه دارند نیز شاید به چشم ندیده باشند اما آن را یک حوزوی نوشته و بسیاری از روحانیون خوانده اند. کتابهای السیاسه المدنیه فارابی در اقتصاد سیاسی و کتاب آراء اهل المدنیه وی در علم اجتماعی نظریه های اجتماعی ویژه ای است که اکنون نیز بدان ها رجوع می شود. این ها فقط نمونه ای از صدها کتاب حوزوی است که از یک روحانی، یک اندیشمند همه جانبه می سازد.
کسی که اندکی زیست اجتماعی و مطالعه عمومی در تاریخ ایران داشته باشد بدون توجه به ماهیت نظام آموزشی حوزه براحتی خواهد فهمید که روحانیون همیشه در رأس امور جامعه بوده اند و این، نه به دلیل ریاست طلبی و حب مقام بلکه به خاطر این بوده که آن ها زودتر از دیگران مسأله را کشف و برای آن کنشگری عینی مبتنی بر راه حل دینی اختیار می کردند. دیگر پس از گذشت 42 سال از انقلاب اسلامی صحبت از بی فایده بودن تحصیلات حوزوی برای امور جاریه کشور یا از سر کم سوادی است یا از سر غرض ورزی.
قطعا اگر قرار باشد صرف تحصیلات ملاک قرار گیرد، تحصیلات حوزوی با آن عقبه و عمقی که بیان شد برای اداره کشور مفید تر است. اگر تحصیلات حوزوی ناکافی است به طریق اولی تحصیلات اقتصادی هم در کشوری اسلامی که مسائل آن ذو ابعاد است و با مبانی دینی گره خورده است، ناکافی خواهد بود.
در پایان ذکر چند نکته لازم است؛
اول؛ این یادداشت در تأیید یک نامزد انتخاباتی نیست بلکه در دفاع از کیان حوزه و تحصیلات حوزوی نگاشته شده است.
دوم؛ ورود روحانیون به عرصه های اجرایی مانند پست ریاست جمهوری مسأله ای پیچیده است که باید متخصصان امر بحث کنند. اما امکان آن را دوران ریاست جمهوری مقام معظم رهبری که موفقیت آمیز نیز بود، اثبات می کند.
سوم؛ عملکرد ضعیف برخی روحانیون نباید به اسم حوزه و روحانیت نوشته شود. حوزه و روحانیت همیشه با صلابت و متکی به علم دینی در صحنه حاضر است.
چهارم؛ شورای نگهبان در گزارههای توهینآمیز این چنینی که نه فقط فرد بلکه یک نهاد را جریحهدار میکند، می تواند ورود کرده و برخورد کند.
احمد اولیایی