قَالَ الْمَسِيحُ ع خُذُوا الْحَقَّ مِنْ أَهْلِ الْبَاطِلِ وَ لَا تَأْخُذُوا الْبَاطِلَ مِنْ أَهْلِ الْحَقِّ كُونُوا نُقَّادَ الْكَلَامِ فَكَمْ مِنْ ضَلَالَةٍ زُخْرِفَتْ بِآيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ كَمَا زُخْرِفَ الدِّرْهَمُ مِنْ نُحَاسٍ بِالْفِضَّةِ الْمُمَوَّهَةِ النَّظَرُ إِلَى ذَلِكَ سَوَاءٌ وَ الْبُصَرَاءُ بِهِ خُبَرَاءُ
نقد قضاوتی است که بعد از شناساندن نقاط قوت و ضعف موضوع مورد بحث در اختیار مخاطب قرار میگیرد. کارشناس در نقد علاوه بر طرح نواقص و کاستی ها و مزایا و خوبیهایی که موضوع وجود دارد به ارائه قضاوت خویش از موضوع مورد بررسی به مخاطب نیز ارائه میکند.
نقّاد کسی است که خوب را از بد جدا میکند. در نقد، چون اظهار قضاوت و داوری مهم است بکارگیری شاخصههای منطبق بر وحی نقش اساسی ایفا میکند.
المحاسن ؛ ج1 ؛ ص230، ح175. عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَوْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُكَذِّبُوا الْحَدِيثَ إِذَا أَتَاكُمْ بِهِ مُرْجِئِيٌّ وَ لَا قَدَرِيٌّ وَ لَا حَرُورِيٌّ يَنْسُبُهُ إِلَيْنَا فَإِنَّكُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُ شَيْءٌ مِنَ الْحَقِّ فَيُكَذَّبُ اللَّهُ فَوْقَ عَرْشِهِ
رَحِمَ اللَّهُ مَنْ اهْدى الَىَّ عُيُوبى
اگر چه مستندات دینی از زبان مخالفان گفته میشود ولی از ارزش بالایی برخوردارند به همین دلیل با احترام برخورد می شود .و با معیارها و میزان ها مورد سنجش قرار می گیرند .
نقد
ارزيابى، بررسى، شناسايى نمودن،
زير و رو كردن،
خوبی ها و عيبها ,را نماياندن،
و پنهانها را رو آوردن است.
قَدَ الدَراهِمَ وَ غَيَّرَها: مَيَّزَها وَ نَظَرَها لِيَعْرِفَ جَيِّدَها مِنْ رَديئِها.
نقد جدا كردن (ميّزها)، بررسى كردن (نظرها)، به دست گرفتن (قَبَضَها)، ضعف و قوتها را نماياندن (اظهَرَ ما بِهِ …) و طلب داشتن (لِيَعرِفَ …) است.
ارکان نقد
طلب:كسى كه طلب ندارد، در مقام انتخاب نيست و فقط زبانش را مىگرداند
بی طرفی:کسی که بىطرف نيست و از پيش انتخاب كرده، نقاد نيست، كه توجيهگر است؛ چون پيش از تصور، تصديق كرده و قبل از شناسايى و سنجش، انتخاب نموده است.
بررسی کردن: کسی که درهمها را در دست نگرفته و آنها را از هم جدا نكرده، او نقاد نيست، كه بىخبر است
نمایاندن قوت ها و ضعف ها:كسى كه پس از تمام مراحل، پنهانها را آشكار نكرده و نهفتهها را بيرون نريخته، او هم نقّاد نيست، كه نزديك بين است
نقد يافتن ونشان دادن است تا اگر كسى خواست، راهش را بيابد و اگر نخواست عذرى نداشته باشد.
انگيزهى نقد، انتخاب كردن است.
هدف نقد ، يافتن و نشان دادن و زمينه را فراهم نمودن است.
روش نقد معيار داشتن و محك زدن و ميزانهاى ثابت را به كار بردن است.
قلمرو نقد
هدفها: مقایسه استعداد ها و نیاز ها،مقایسه بهره ها و خسارت ها
مكتبها:نيازها، نقش تاريخى در گذشته ،طرح كلى در امروز،تجربهى عملى، آرمانها،
انسان ها: نیت .حرف.عمل
عملها:اثر آن و عامل و انگيزه آن و هدف و جهت آن و شكل و هماهنگى كلى آن
شناخت:حقيقت، قوانين حاكم بر ابزار شناخت، فايده و اثر عملى ،هماهنگى
هنر: تأثر، منطق، عقيده، تكامل انواع، تاريخ، سنتها، رابطهى واقعيت ذهنى و عينى