در هر نوشتار علمی، دسته ای از واژگان هستند که اگر معنای آنها را به خوبی درنیابیم، در فهم مقصود آن تحقیق دچار مشکل می شویم.
این واژگان به منظور راهنمایی خواننده و تاکید بر اهمیت آنها، در ذیل چکیده می آیند. واژگان کلیدی در واقع کار فهرست را انجام می دهند و به مخاطب اعلام می کنند که شالوده بحث بر محور چه اصطلاحات و مفاهیم تخصصی ای می گردد.
در تهیه واژگان کلیدی، نمی توانیم واژه های بسیار عامی بیاوریم که جنبه غیر تخصصی دارند.
مثلا در مقاله ای که عنوان آن « معیار برتری و تقدم روش تفسیر موضوعی بر ترتیبی و رابطه آن دو» واژه هایی مانند «تقدم» «معیار» «معیار برتری» «رابطه» «روش» واژه کلیدی شمرده نمی شوند.
نباید پنداشت که هر واژه به کار رفته در عنوان حتما واژه کلیدی است. با ترکیب وصفی و اضافی می توان تا حدودی این مشکل را برطرف کرد.
مثلا گفت: «تقدم تفسیر موضوعی» و «روش تفسیر» به هر حال باید از واژگانی استفاده کرد که به طور مستقل محتوای مقاله را معرفی می کنند.
برای یافتن واژگان کلیدی به مترادف ها و متضادهای واژه ها نیز توجه کنید.
بنابراین در بحث «توحید» واژه «شرک» نیز کلیدواژه خواهد بود. باید توجه کرد که گاهی واژه هایی کلیدی اند که به سادگی از عنوان تحقیق تشخیص دادنی نیستند.
مثلا برای مقاله ای با عنوان «راهکارهای مبارزه با جنگ نرم» واژه هایی مانند «ولایت فقیه» و «ارزش های اسلامی» نیز در زمره کلیدواژه ها هستند.
نام شخصیت ها و اعلام، مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری نیز ممکن است در چکیده بیایند؛ به ویژه اگر در عنوان تحقیق ذکر شده باشند و تحقیق بر دیدگاه های آنها متمرکز باشد.
شمار کلید واژه ها ممکن است از سه تا ده باشد و در پایان چکیده، در ذیل عنوان «کلیدواژگان» که به صورت تیتر نوشته می شود، ذکر می شوند. در ذیل چکیده، این واژه ها را نباید معنا و ترجمه کنیم یا توضیح دهیم؛ آنها را فقط ذکر می کنیم و میان آنها ویرگول می گذاریم.
خودآموز مقدمات پژوهش ، صفحه 420