منظور از ساژه گزینی «بهکار بردن ساژهی درست یا درستتر برای بیان مفهوم مورد نظر» است.
(۱) برای بیان هر مفهوم تنها میتوان ساژه یا ساژههایی مشخص را بهکار برد.
برای مثال، برای بیان مفهوم «زینت دادن» یا «نظم و ترتیب دادن به چیزی» تنها میتوان ساژهی «آرایش» را به کار برد، و به کار بردن ساژهی «پیرایش» برای بیان این مفهوم، درست نیست؛ زیرا پیراستن بهمعنی «بریدن و کم کردن زیادی و ناهمواری چیزی برای خوشنما کردن آن» است.
یا برای مثال، برای بیان مفهوم «آگاه کردن» یا «خبردادن» نمیتوان ساژهی «اعلان کردن» را به کار برد، زیرا اعلان کردن بهمعنی «علنی کردن» یا «آشکار کردن» است.
پس برای بیان این مفهوم باید ساژهی «اعلام کردن» را به کار برد.
بهزبان دیگر برای بیان مفهوم مورد نظر، از میان دو «ساژهی درست» و «ساژهی نادرست» باید ساژهی درست را برگزید.
(۲) بهکار بردن برخی ساژهها را برای بیان برخی مفاهیم نمیتوان نادرست دانست، ولی برای حفظ زبان فارسی و رعایت قواعد آن، بهتر است ساژهی درستتر را به کار برد.
به بیان دیگر، گاهی از میان «ساژهی درست» و «ساژهی درستتر»، باید ساژهی درستتر را برگزید.
برای مثال جمع بستن کلمهی عربی «برهان» به «براهین» درست است، ولی درستتر از آن، این است که کلمههای عربی را که جمع بستن آنها با نشانههای جمع فارسی (ها و ان) اشکالی پدید نمیآورد، با نشانههای جمع فارسی جمع بست.
بنابراین به کار بردن ساژهی «برهانها» درستتر از به کار بردن «براهین» است.
منبع: جمشید سرمستانی، گزیدهی شیوهنامهی جامع ویرایش و نگارش.