در حوزه علمیه کوثر فردیس،
«برهان نظم، اثباتگر وجود خدا و بررسی نظرات هیوم در رد برهان نظم و ادله مقابله آن» بررسی شد
به همت معاونت پژوهش حوزه علمیه کوثر شهرستان فردیس، صبح امروز 26 مرداد؛ کرسی آزاد اندیشی با موضوع «برهان نظم، اثباتگر وجود خدا و بررسی نظرات هیوم در رد برهان نظم و ادله مقابله آن» در حوزه علمیه کوثر شهرستان فردیس با حضور شکوفه مردانی، به عنوان موافق و ارائه دهنده و سمانه کرکه آبادی به عنوان مخالف و فهیمه شهابی به عنوان داور این کرسی به صورت مجازی برگزار شد.
شکوفه مردانی در ابتدای بحث به نظرات هیوم اشاره کرد و گفت: هیوم بیان تمثیلی برهان نظم را اینگونه تقریر می کند: «گرداگرد جهان را بنگرید، در کل و در هر جزء آن تفکر کنید ، درخواهید یافت که جهان صرفا یک ماشین عظیم است که به تعداد
بی شماری ماشین کوچک تر تقسیم می شود، که آنها نیز به فراتر از آنچه حواس و قوای انسانی بتواند دنبال و تبیین کند قابل تقسیم اند. همه ی این ماشین های گوناگون و حتی کوچک ترین اجزای آنها با چنان دقتی با هم هماهنگ شده اند که تحسین هر انسانی را که تاکنون در آن اندیشیده است بر می انگیزد. سازگاری شگفت انگیز وسایل با غایات در سراسر طبیعت، هرچند مقیاسی بسیار عظیم تر، دقیقاً با سازگاری فرآورده های بشری شباهت دارد؛ با طرح ها، تفکر عقل و نبوغ بشری. بنابراین، از آنجا که معلول ها شبیه یکدیگرند، بر اساس تمامی قواعد مربوط به تمثیل، به این نتیجه می رسیم که علل آنها نیز مشابه اند و خالق طبیعت تا حدی به ذهن بشری شباهت دارد، اگرچه از قوای بسیار بیشتری متناسب با عظمت خلقتی که به نمایش گذاشته، برخوردار است.»
وی ادامه داد: در ابتدا باید این اقدام هیوم در بیان تقریر مدنظرش را ستود، به نظر می رسد اگر او در سایر براهین نیز این راه را می پیمود، جلوی بسیاری از سوء برداشت ها، هم برای خود و هم برای دیگران را می گرفت. همچنین باید افزود که برهان نظم تقریرهای متفاوتی دارد که یکی از آنها به شیوه ی تمثیلی است.
مردانی در ادامه گفت: هیوم اشکال خود را به برهان تمثیلی نظم این گونه بیان می کند: «اساس این برهان بر تشبیه میان مصنوعات طبیعت و مصنوعات انسان است؛ به این صورت که انسان وقتی مصنوعات و دست ساخته خود را مشاهده می کند آن را (نیازمند) به وجود یک طراح و ناظم می بیند و با تشبیه نظم موجود در طبیعت به نظم دست ساخته های بشری، آن را نیز مستند به ناظم و طراح می کند در حالیکه نیاز نظم به ناظم در مصنوع بشری درست است اما در طبیعت این نیاز وجود ندارد، چرا که ما مصنوعات بشری را کراراً تجربه کرده ایم که بدون دخالت علم و قدرت و محاسبه واندازه گیری به وجود نمی آیند ولی در مورد پدیده های طبیعی چنین تجربه ای صورت نگرفته است و جهانی که ما در آن زندگی می کنیم نخستین جهانی است که با آن روبرو شده ایم، در این صورت چگونه می توانیم حکم مصنوعات بشری را بر پدیده های طبیعی جاری کنیم.
سمانه کرکه آبادی در پاسخ اظهار داشت: علماء در پاسخ به نکته ای اشاره می کنند که هیوم به آن توجه نکرده است: «پشتوانه ی این مطلب تشبیه نیست تا اشکال هیوم وارد باشد، بلکه دلیل آن سنخیت بین علت و معلول است.»
وی در ادامه گفت: قاعده ی سنخیت یعنی هر معلول خاصی از علتی خاص که با آن مناسبت و نسبت دارد صادر می شودو اینطور نیست که هر معلولی از هر علتی صادر شود. این قاعده جزء بدیهیان عقلی می باشد که نیازی به اثبات تجربی ندارد و هر کسی بالبداهه آنرا نزد خودش درک می کند. به حکم این قاعده معلول منظم فقط از علتی حکیم و عالم صادر می شود و دلیل آن تشبیه مصنوعات بشری به موجودات طبیعی نیست، بلکه هردوی اینها مصداقی برای قاعده ی سنخیت هستند. پس روشن می شود اساس برهان نظم حتی در قالب تمثیلی آن، مبتنی بر تشبیه نیست.
وی افزود: برهان نظم، برخلاف اصرار هیوم، یک برهان تجربی نیست. اصطلاحا می توان آنرا برهان شبه فلسفی نامید و همچنین تقریر تمثیلی برهان نظم، تنها و درست ترین تقریر از این برهان نیست بلکه در بین مسلمین رواج ندارد و قابل قبول نیست بنابراین اساس برهان نظم بر قاعده ی سنخیت استوار است.
شکوفه مردانی در ادامه به اشکال دوم هیوم مبنی بر نظم درونی جهان اشاره کرد و گفت: هیوم در اشکال مهم دیگری که به برهان نظم ایراد کرده است، علت نظم عالم را در درون خود جهان به تصویر می کشد و اینگونه به بیان نقد دیگری می پردازد: «الهیون می خواهند نظم جهان را از طریق علت بیرونی تفسیر کنند، در حالی که می توان این نظم را به درون ماده مستند کرد بدین صورت که ماده ذاتاً دارای ویژگی هایی است که دائما در حال تکامل اند و این حرکت تکاملی معلول عامل داخلی است که همواره در ماده تحول ها و تکامل ها و انواعی را به وجود می آورد، با فرض چنین احتمالی، دیگر برای تفسیر نظم طبیعت، نیازی به دخالت عامل ماورای طبیعی نیست.»
کرکه آبادی در پاسخ این اشکال عنوان داشت: اگر نظم بخواهد ذاتی موجودی باشد، دارای ویژگی های خاصی است که عناصر مادی این جهان نمی توانند این ویژگی ها را دارا باشند، یعنی عالم، قادر و زنده باشند بنابراین دیوید هیوم برای نظر خود دلیلی ندارد.
مردانی ادامه داد: هیوم نسبت به اثبات توحید از طریق برهان نظم شدیداً اعتراض نموده و دراین رابطه دو فرضیه را مطرح می کند. فرضیه اول همکاری خدایان متعدد برای خلقت است و فرضیه دوم اینکه جهان مولود اتحاد جنسی است.
کرکه آبادی با بیان اینکه پاسخی که اکثر متفکران اسلامی به این دو فرضیه داده اند تقریبا یکسان بوده است؛ علمای اسلام دراین رابطه اشاره به مسئولیت برهان نظم می کنند، عنوان داشت: ما با برهان نظم فقط می خواهیم علم و آگاهی در ناظم را اثبات کنیم نه چیز دیگری را و ما انتظار نداریم که همه ی ویژگی ها و خصایص ناظم الهی را با برهان نظم اثبات کنیم.
مردانی در ادامه با بیان این که هیوم اثبات حکمت ناظم را هم بدلیل وجود شرور مخدوش می داند و بیان می کند: وجود ناظم و طراح در جهان در صورتی صادق است که جهان از نظم مملو باشد و هیچ بی نظمی در آن وجود نداشته باشد درحالیکه در جهان بی نظمی هایی مانند زلزله، سیل، بیماری و … دیده می شود که دلیل بر نبود ناظم هوشمند و قدرتمند است
کرکه آبادی اظهار داشت: متفکران اسلامی در پاسخ به این اشکال به وظیفه ی برهان نظم اشاره می کنند که برهان نظم فقط در پی اثبات ناظمی باشعور و حکیم است و کمال بالغه ی الهی با ادله ی دیگری اثبات می شود. از سوی دیگر مسئله ی شرور در الهیات اسلامی کاملا بررسی و حل شده است و اگر نگوییم تمام شرور، بلکه اکثر آنها جایگاهی در سیستم نظم گسترده ی عالم دارند و حکمت و فوایدی در بردارند و اگر کسی اشکال کند که برخی شرور شاید اصلا فایده نداشته باشند باز هم این مسأله به اثبات صفات کمال الهی خدشه ای نمی زند و ادله ی متکلمان اسلامی در این زمینه کافی و وافی است.
در پایان خانم شهابی به عنوان داور کرسی به نتایج بحث پرداخت و خاطرنشان کرد: برهان نظم، برخلاف اصرار هیوم، یک برهان تجربی نیست. اصطلاحا می توان آن را برهان شبه فلسفی نامید. و تقریر تمثیلی برهان نظم، تنها و درست ترین تقریر از این برهان نیست بلکه در بین مسلمین رواج ندارد و قابل قبول نیست و اساس برهان نظم بر قاعده ی سنخیت استوار است. همچنین عناصر مادی نمی توانند علت نظم خودشان باشند، چون ذی علم و قدرت و حیات نیستند. بنابراین هر برهان وظیفه ی خاصی دارد و برای مطلوب خاصی اقامه می شود و برهان نظم نیز از عهده ی اثبات مطلوبش به خوبی برآمده است.