نشست پژوهشی « جایگاه خلیفه و اثبات امامت » به همت معاونت پژوهش حوزه علمیه کوثر شهرستان فردیس صبح امروز 29 مرداد به صورت مجازی برگزار شد.
نشست پژوهشی « جایگاه خلیفه و اثبات امامت » با ارائه دهنده اول ، سمانه کرکه آبادی، معاون پژوهش حوزه علمیه کوثر و مریم فراهانی، همکار فرهنگی این مدرسه، به صورت مجازی برگزار شد.
در این نشست خانم کرکه آبادی در ابتدا به معنا و مفهوم خلیفه اشاره کرد و گفت: خلیفه کسی است که در آغاز و انجام سِمَت خود، آینه مستخلف عنه است و هیچ گاه از آن قبله منحرف نمی گردد ، پس خلیفه به معنای فردی است که از طرف کسی دیگر جانشین می شود.
وی ادامه داد: خلافت الاهی از سنخ کمال وجودی و مقول به تشکیک است و مراحل عالی آن در انسان های کامل؛ نظیر انبیا و اولیا یافت می شود و مراحل پایین تر در انسان های وارسته می باشد.
ارائه دهنده این نشست علمی اظهار داشت: خلافت انسان کامل، به معناى خالى شدن صحنه وجود، از خداوند و واگذارى مقام الوهیت به او نیست. زیرا به هیچ وجه نمی توان غیبت و محدودیت خداوند را متصور شد و در مقابل باز هم نمی شود استقلال انسان در تدبیر امور را درست پنداشت و اینکه موجود ممکن و فقیر، از اداره امور خویش عاجز است چه رسد به تدبیر کار دیگران
وی با استناد به آیه 30سوره بقره «إِنِّى جاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِیفَهً» درباره خلافت انسان کامل عنوان داشت: خداوند متعال در این آیه مى فرماید: «چون من عالم و عادل هستم، خلیفه من نیز باید در حد امکان عالم و عادل باشد، تا علم و عدل او خلافت علم و عدل را بر عهده بگیرد» از این رو «خلافت» مرتبه اى است جامع جمیع مراتب عالم هستى و چون انسان کامل، داراى چنین مرتبه اى است جانشین و خلیفه خداوند متعال به شمار مى رود.
وی با اشاره به نگاه کلامی به مساله خلیفه ابراز داشت: اکثر متکلمان امامت را به معنای ریاست و رهبری عمومی جامعه در زمینه امور دینی و دنیوی دانسته اند. امام یعنی پیشوا و رهبری که گفتار و رفتار او الگوی دیگران باشد و مسئولیت رهبری جامعه را بر عهده بگیرد، خواه رهبری او به عنوان جانشینی از جانب پیامبر باشد یا اصالتاً دارای این مقام گردد.
خانم کرکه آبادی افزود: اکثر دانشمندان اهل سنت خلافت و امامت را مرادف هم شمرده اند و گفته اند خلافت و امامت یک معنا دارند، در هر جا یکی از آنها صادق باشد دیگری نیز صادق خواهد بود. به عنوان نمونه، ابن خلدون می گوید: خلافت، یعنی نیابت از صاحب شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا و به همین اعتبار خلافت و امامت گفته می شود و متصدی آن مقام را خلیفه و امام می گویند.
وی ادامه داد: این دو واژه (امامت و خلافت) هر چند به صورت دو لفظ مترادف به کار می روند، اما به نظر می رسد دارای معانی مختلفی باشند؛ زیرا در تحقق معنای امامت، پیشوایی شرط است. امام باید بدانچه می گوید عمل کند و چه در گفتار و چه در کردار مردم را رهبری کند، ولی در تحقق معنای لغوی خلافت همین مقدار کافی است که شخص به عنوان خلیفه برای جانشینی پیامبر (ص) تعیین شده باشد و در غیاب او کارهای وی را انجام دهد. حتی اگر خلیفه مطابق گفتارش عمل نکند، باز هم از حیث لغت می توان او را خلیفه نامید. بنابراین، امامت و خلافت مرادف نیستند.
خانم کرکه آبادی با بیان اینکه امامت همان جانشینی پیامبر است، عنوان داشت: از نگاه شیعه امامت هنگامی مشروع است که از طرف خدای متعال باشد و کسی که اصالتاً دارای چنین مقامی باشد، معصوم و از خطا در بیان احکام و معارف اسلامی و نیز از گناهان مصون خواهد بود.اما اهل سنت، جانشینی پیامبر را یک مقام و موهبت اجتماعی می دانند ـ نه یک منصب الاهی ـ که از طرف مردم به خلیفه اعطا می گردد و شخص خلیفه از طریق انتخاب به این مقام نایل می گردد.
وی با اشاره به نگاه سیاسی به مساله خلیفه خاطرنشان کرد: بیشترین کاربرد واژه خلیفه، کاربرد اصطلاحی آن است که در تحولات سیاسی جامعه اسلامی پس از وفات پیامبر(صلی اله علیه و آله) به کار گرفته شد بنابراین خلیفه در معنای شخص جانشین پیامبر در امر حکومت است.
وی افزود: اما خلافت در تاریخ اسلامی، عنوان ساختار حکومتی است که اداره امور جامعه اسلامی پس از وفات پیامبر در قالب آن شکل گرفت و متصدی آن یعنی خلیفه، جانشین پیامبر اکرم در امر حکومت اسلامی محسوب میشد.
خانم کرکه آبادی در پایان به خلافت در مذهب شیعه و اهل سنت اشاره کرد و گفت: برخی معتقدند خلافت در مذهب سنی و امامت در مذهب شیعه به کار رفته است یعنی یک تفاوت نظری و تئوری بین امامت و خلافت قرار دادند. اما این سخن درست نیست و قبول نخواهد بود . این دو وازه چه از نظر عملی و چه از نظر نظری تفاوتی باهم ندارند. صاحب نظران فقه سیاسی در اسلام خلافت و امامت را به یک معنا قرار دادند و مترادف می نامند از این رو خلافت و امامت در یک معنا همان معنای ولی فقیه در مذهب جعفری است.
خانم فراهانی در ادامه این نشست به دلالیل حقانیت امام علی علیه السلام در منابع اهل تسنن اشاره کرد و گفت: حدیث منزلت که دلالت بر وصایت حضرت علی علیه السلام دارد به طور فراوان در منابع اهل سنت نقل شده است مانند صحیح مسلم، مستدرک حاکم، الدرالمنثور، تفسیر قرطبی و… این حدیث به مناسبت های مختلف از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که یکی از این مناسبت ها جنگ تبوک است.
وی با استناد به آیه ولایت «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ رَاكِعُون» ادامه داد: بسیاری از مفسران اهل سنت، مانند فخررازى در تفسیر کبیر، زمخشرى در کشاف، طبرى در تفسیر خود و سیوطى در الدر المنثور، به این نکته اعتراف دارند که آیه ولایت در شأن حضرت على علیه السلام است که در حال نماز، انگشترى خود را به مستمندى بخشید.
خانم فراهانی به در ادامه به حدیث ثقلین که در بسیارى از کتاب هاى معتبر اهل سنت آورده شده است اشاره کرد و عنوان داشت: در این حدیث، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله اهل بیت خود را که طبق آیه تطهیر، حضرت على علیه السلام و فرزندانش مى باشند عِدل قرآن قرار داده است، از آنان به عنوان یک مساله گران بها یاد کرده است. بنابراین روشن مى شود که پس از آن حضرت صلی الله علیه و آله ، تنها اهل بیت هستند که مى توانند مجرى احکام خداوند و قرآن باشند.