چکیده:
ولایت یکی از مباحث مطروحه در شریعت اسلام است که همه فقها در ابواب مختلف فقهی به آن توجه داشته اند. ولایت قهری که شاخه ای از اصل ولایت در فقه است در خصوص افراد خاصی به نام محجورین (صغار، دختر بالغ باکره، مجنون متصل و اشخاص غیر رشید) اعمال می گردد. قانونگذار به تبعیت از فقه امامیه ولایت قهری را صرفاً مختص پدر و جد پدری می داند که این دو در عرض یکدیگر و به طور استقلالی ولایت بر مولی علیه دارند و باید بین ایشان و طفل، نسب شرعی که نسب معتبر است برقرار باشد. در مورد صغیره ولایت پدر و جد کاملا بدیهی است اما مولی علیه بعد ازبلوغ از ولایت خارج می شود و اصل عدم ولایت بر بالغه است ولی قانونگذار برای حمایت از نهاد مهم خانواده و پیش گیری ار انحرافات اجتماعی چنین حکمی را مقرر نموده است و اذن پدر یا جد پدری را در نکاح دختر باکره لازم شمرده است. حال مساله این است که آیا دختر در ازدواج ولایت تام دارد؟ و یا اینکه ولی، ولایت تام در انتخاب همسر برای دختر دارد؟ دخترانی که بدون اذن پدر ازدواج کرده اند نکاحشان چه حکمی دارد؟ مسائلی از این قبیل در نگاه کلان به درهم تنیدگی جامعه مدرن می تواند پرده از خلاهای قانونی بردارد. آنچه این خلاها را پررنگ تر می نماید، عدم ضرورت اذن پدرانی است که از ازدواج دختران خویش با کفو خود ممانعت می کنند. مساله اذن ولی در نکاح دوشیزه از مباحث مطرح در جامعه می باشد و عده ای از فقها و قانونگذاران در قانون مدنی ایران جلب موافقت پدر را علاوه بر موافقت دختر برای ازدواج دختر باکره رشیده لازم دانسته اند. بر پایه برخی روایات و نیز کلمات فقها باید گفت: ازدواج امری است که حیثیت خانوادگی و اجتماعی پدر و مادر و حتی خویشان نزدیک در گرو آن است و یک حق شخصی صرف به حساب نمی آید ، از این رو طبیعی است که خانواده در انتخاب همسر به ویژه برای دختران حساسیت داشته باشند و ملاحظات خانوادگی را در نظر بگیرند. علاوه بر ملاحظات حقوقی و قانونی در اسلام ملاحظات اخلاقی مانند احترام به پدر و مادر و حتی اقوام نزدیک تر در امر ازدواج نیز آمده است که سنت پسندیده ای بوده و موجب استحکام و دوام خانواده می شود و نوعی صله رحم و همبستگی خویشاوندی به شمار می آید.
پدیدآورنده: اکرم داوری
تاریخ دفاع: 1389/8/8