پیشینه یا سابقه بحث به تحقیقات مدون و غیرمدونی اشاره دارد که در باره موضوع مورد نظر ما انجام و نوشته شده است. در انگلیسی به آن literature review گفته میشود. هر چند به سختی میتوان بین پیشینه تحقیق و چارچوب نظری تمایز قائل شد با این وجود، نگارنده در این بخش در پی آن است تا چسبندگی مفهومی بین پیشینه تحقیق و چارچوب نظری را بین ببرد و تمایزات آنها را آشکار سازد. مبنای دیدگاه پیشینهنویسی این است که علم حالت انباشته دارد. رسیدن به یک نتیجه تحقیقی خوب و نیل به یک مدل برازندهتر نیازمند استفاده از تجربیات پیشین محققان قبلی نسبت به مساله است. در واقع در باره ضرورت پیشینهنویسی، به این اصل اذعان داریم که علم محصول تفکرات جمعی بشر و به تدریجی و به صورت ذرهای و همراه با خطا پیشرفت میکند و بشر بر خلاف حیوانات از تجربیات دیگران استفاده میکند.
هر پدیدهای دارای سابقه یا پیشینهای است که وضع و شرایط امروز آن تابع همین گذشته است. پدیدههای اجتماعی وابسته به گذشتهاند و در زنجیرهای از تداوم جای میگیرند. هویت آنان، بدون در نظر گرفتن گذشتهای که در آن تکوین و تبلور یافتهاند، به دست نخواهد آمد. هیچ تحقیقی در خلاء صورت نمیگیرد. بنابراین، به طور طبیعی هر پژوهش در تداوم پژوهشهای پیشین به انجام میرسد
محقق، با توجه به پیشینهنویسی، هم از دوباره کاریها در مورد موضوع اجتناب میشود و هم از دادههای تحقیقات پیشین برخوردار میگردد . ارتقاء دانش نیز به همین تداوم وابسته است. هر پژوهش باید متّکی به دستاوردهای پیشین باشد؛ در حالی که خود هم سخنی تازه دارد و هم روشهایی دقیقتر در شناخت پدیده به کار میگیرد.
در مطالعه مشکل اجتماعی و هر نوع تحقیق، محقّق باید سعی نماید به مطالعاتی که قبلاً در زمینه همان مساله به انجام رسیده است، دست یابد و در نحوه بررسی که شامل طرح، بررسی، و روش مطالعه است، تفحّص نماید تا معایبی را که در مطالعات قبلی میبیند در طرح تحقیق خود وارد نسازد. این بررسی مقدماتی، محقّق را از بسیاری مخاطرات و مشکلات بعدی مصون خواهد داشت. همچنین به او کمک خواهد کرد که بهترین طرح تحقیق، و سهلترین روش تحقیق را برای مساله مورد مطالعهاش انتخاب نماید.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت که در پیشینهنویسی باید هم به سابقه خود مسئله پرداخت و هم به سابقه پژوهشهایی که در مورد تبیین و تشریح ابعاد مسئله و راهحلهای انجام شده است توجه کنیم. در سابقهشناسی خود مسئله باید بفهمیم که خاستگاه آن کجا، چگونه و تطوّرات و تحوّلات و وضعیت فعلی آن چگونه است. در پیشینه پژوهشهای مسئله، منابع موجود را در یک سیری کلی میبینیم و به سابقه عام و هم خاص مسئله توجه میکنیم.
پیشینه مسئله تحقیق
محقق باید قبل از طرح مسئله، تبارشناسی و ریشهیابی مسئله را انجام دهد و دریابد که مسئله ریشه در چه علمی دارد و در چه علوم و شاخههایی قابل بحث است. همچنین، محقق باید بداند مسئلهای که در تحقیق خود میخواهد بررسی کند به کدام گستره از علوم تعلق دارد. محقق برای دستیابی به یک تبارشناسی خوب، باید اجمالاً از مسائل علوم دیگر و ویژگی بحث آنها اطّلاع داشته باشد. بنابراین، بخشی از پیشینهنویسی به تبارشناسی برای خود مسئله منجر میشود.
پیشینه پژوهشهای مسئله
گاهی محقق منابع متعددی را در مورد پیشینه تحقیق مطالعه میکند؛ ولی در روش نوشتن پیشینه درست عمل نمیکند. نام بردن چند منبع، بدون هیچ گونه اشاره به محتوای آنها و نوآوری محقق، بیانگر عدم توانایی وی در پیشینهنویسی است. نوشتن پیشینه مناسب بیانگر آن است که محقق منابع مرتبط بسیاری را مطالعه کرده است و با تأمل در محتوای آنها، کم و کاستیها را بررسی نموده است. در نهایت، با اشراف کامل در مورد موضوع تحقیق، پژوهش خود را با یک نوآوری طراحی کرده است. این امر مستلزم طرح مسئله از قبل و توجه به پیشینه خود مسئله است.
محقّق میدانی با بررسی تحقیقات گذشته به دنبال روشی جدیدتر است تا با ترکیب و تجزیه برخی روشها طرح نوینی برای بررسی فرضیات تحقیق خود انتخاب نماید. محقّق میدانی هنگام اشاره به تحقیقات پیشین باید به برخی از نکات کلیدی و اساسی تحقیق اشاره کند. ذکر عنوان تحقیق، نام محقّق (مستقیم یا غیر مستقیم)، فرضیات تحقیق، روش تحقیق مانند روش آزمون فرضیات و نتیجه نهایی آزمونهای آماری و… از تحقیقات گذشته، از مهمترین اجزاء قابل ذکر در بخش پیشینه تحقیق هر پژوهش میدانی است.
اشاره به این جزئیات به صورت خلاصه و حتّی در حد یک بند یا یک سطر الزامی است. هر چند بهترین حالت ارائه یک چارچوب نظری از یک تحقیق در گزارش پژوهش میدانی به شرح فوق است؛ امّا در عمل برخی محققین میدانی با تأکید بر نتیجه تحقیقات گذشته، فقط برخی از اجزاء آن را در پژوهش خود ذکر میکند. اگر تحقیقات انجام گرفته در مورد موضوع پژوهش متعدد و بی شمار باشد باید از مهارت خلاصهنویسی استفاده کرد. داشتن مطالعات کتابخانهای و بررسی کلیه اسناد و مدارک مرتبط با موضوع تحقیق و مهارتهای روش مطالعه در منابع از پیشنیازهای هر نوع پژوهش ( مخصوصاً در تدوین چارچوب نظری و پیشینه نویسی) است که بحث در مورد آن موجب خروج از اهداف این جزوه میشود.
نکته مهم این است که یک پیشینه خوب و مناسب و مکفی تحقیق، به تدوین فرضیه تحقیق و حتی مشخص شدن اهداف تحقیق و سؤال تحقیق منجر میشود. در ادامه به نحوه بیان یک پیشنه تحقیق مرتبط با موضوع یک تحقیق فرضی با عنوان «بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و موفقیت مدیران» توجه کنید:
«در پژوهشی (مشبکی و تیروز، 1388، صص 54-70)، تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر موفقیت رهبران در کلاس جهانی مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها در گروه تحقیقات همبستگی قرار میگیرد. دادههای مربوط به هوش هیجانی با استفاده از پرسشنامه 65سؤالی ثرندایک به دست آمده است. برای سنجش هوش هیجانی از 4 فاکتور خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط استفاده شد. دادههای مربوط به هوش فرهنگی با استفاده از پرسشنامه ارلی و موساکوسکی به دست آمد که بر اساس 3 فاکتور ضریب فرهنگی شناختی، ضریب فرهنگی پیرازبانی و ضریب فرهنگی احساس- انگیزشی اقدام به سنجش هوش فرهنگی مینماید. دسته سوم دادهها مربوط به موفقیت رهبر در کلاس جهانی بود. از آنجا که پرسشنامه جامعی در این زمینه وجود نداشت با استفاده از 4 فاکتور سواد جهانی، توان گسترش رهبری در لایههای مدیریتی سازمان، درک تفاوتهای فرهنگی، انعطافپذیری و نوآوری پرسشنامهای تهیه شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 50 مدیر ارشدی بود که در بنگاههای اقتصادی (خدماتی و عمدتاً تولیدی) اصفهان مشغول به کار بودند. این مدیران به صورت تصادفی انتخاب شدند. این تحقیق بر مبنای سه فرضیه اصلی شکل گرفت:
1) بین هوش هیجانی و موفقیت رهبران کلاس جهانی رابطه معنی داری وجود دارد.
2) بین هوش فرهنگی و موفقیت رهبران کلاس جهانی رابطه معنی داری وجود دارد.
3) بین هوش هیجانی و هوش فرهنگی رابطه معنی داری وجود دارد.
با توجه به نتایج این تحقیق، دو فرضیه اول کاملاً تأیید شد. اگر چه ضرایب همبستگی به دست آمده در مورد فرضیه سوم رابطه نسبتاً ضعیفی را نشان میدهد؛ ولی از هوش هیجانی تنها 2 فاکتور مدیریت روابط و آگاهی اجتماعی دارای رابطه مثبت با هوش فرهنگی است و رابطه 2 فاکتور دیگر یعنی خودآگاهی و خود کنترلی تأیید نشده است».
به دلیل تعدّد و تکثّر پیشنههای تحقیق، معمولاً در یک تحقیق کمتر اتفاق میافتد که پیشینه به این صورت کامل مطرح شود. محقّقان از فرم خلاصه شده و با در نظر گرفتن بخش مورد تأکید پیشینه، آن را تلخیص و در پژوهش خود درج میکنند. خلاصه و موجز پیشینه فوق که عیناً در یک پایاننامه مشاهده گردید، به صورت زیر است:
«مشبکی و تیروز (1388)، با بررسی تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر موفقیت رهبران در کلاس جهانی، نتیجه گرفتند که هوش فرهنگی با موفقیت مدیران رابطه مثبت و معناداری دارد».
دسته بندی پیشینه تحقیق
تعدّد و تکثّر تحقیقات انجام شده در مورد موضوع تحقیق، محقّق را مجبور میسازد تا به شیوههای مختلف و بر اساس یک اسلوب منطقی آنها را مرتب و دستهبندی نماید. دستهبندی پیشنههای تحقیق، اصول و ضوابط منطقی خاصّی ندارد. با بررسی پایاننامهها و مقالات متعدّد میتوان به نظمهای منطقی محقّقان پی برد و آنها را در تحقیقات خود اجرا نمود. در ادامه برخی از روشهای مرسوم دسته بندی پیشینه ها ارائه میشود:
بر حسب منابع خارجی یا داخلی: برخی محقّقین پیشینه های تحقیق خود را بر اساس منابع به دو دسته بزرگ منابع داخلی و منابع خارجی تقسیم میکنند. در هر بخش تحقیقات مربوطه دسته بندی میشود. معمولاً تقدّم و تأخّر منابع خارجی و منابع داخلی را بر اساس مرجعی که تحقیق به آنجا ارسال میشود در نظر میگیرند.
بر اساس سیر زمانی بحث: اگر تعدّد پیشینهها به حدّی باشد که خارجی یا داخلی بودن آن مهمّ نباشد یا اصل زمان در پیشینهها مورد نظر محقّق جستجوگر باشد، پیشینه ها را بر حسب قدیم به جدید (گاهی اوقات برعکس) مرتبسازی میکنند.
بر اساس روش و نحوه اجرای تحقیقات: اگر نوع تحقیقات در پیشینه های انجام شده به گونهای باشد که بتوان آنها را در تعداد گروه مناسبی دستهبندی کرد، این معیار به کار میرود. فرض کنید میخواهیم پیشینه های تحقیق مرتبط با موضوع حجاب را تدوین نمائیم. میتوانیم آنها را در دو گروه بزرگ تحقیقات کتابخانه ای حجاب و تحقیقات میدانی حجاب دسته بندی و مرتّب نمائیم.
بر اساس شکلگیری سیر بحث و تکامل آن: اگر بدون توجّه به سایر ویژگیها بخواهیم پیشینه های تحقیق را با توجه به پیشرفت عمق و وسعت بحث تدوین نمائیم، باید اولیّن جرقّه ذهنی بشر در مورد موضوع را با توجیهات لازم به عنوان نقطه شروع بحث انتخاب نمائیم و در مسیر بحث پیشینه ها به ترتیب تکامل و تعمّق آنها مرتّب کنیم.
برحسب شدّت یا میزان ارتباط به موضوع: گاهی اوقات موضوع محقق یک موضوعی جدید است که تحقیقات کاملاً مشابه و همسان با تحقیق مورد نظر محقّق یافت نمیشود یا برخی پیشینه های فقط تا حدودی مرتبط یافت میشوند. در این حالت بهتر است محقّق پیشینه ها را بر حسب میزان شدت تشابه، از تشابه کم به زیاد یا بر عکس، مرتب سازی و تدوین نماید.
با توجّه به شرایط و وسعت موضوع، محقّق میتواند تلفیقی از این روشها را در تدوین پیشینه تحقیق استفاده کند. برخی از سایر ویژگی های مورد توجّه محقّقین در تدوین پیشینه به شرح زیر است: دانشگاهی یا حوزوی بودن تحقیق یا نویسنده، نوع منبع یا اعتبار علمی منابع مورد استفاده (نسخ خطی یا غیر خطی و…)، رویکرد فرقهای یا مذهبی پیشینه ها (مثلاً منبع اهل سنت و تشیع)، دسته بندی پیشینه ها بر اساس قبل و بعد از یک واقع تاریخی خاصّ یا تحوّل اجتماعی، بر اساس واگرایی یا همگرایی پیشینه ها نسبت به موضوع تحقیق و … .
مقایسه چارچوب نظری و پیشینه تحقیق
در پیشینه نویسی محقّق نگرش فرآیندگرا دارد؛ ولی در چارچوب نظری همان تنها نگرش مفهومی مدّنظر است.
در پیشینه نویسی یک نظم منطقی و و یک الگوی کلّی رعایت میشود؛ ولی در چارچوب نظری یک سبک نوشتاری کلی در ادبیات و بیان جملات از نظر ظاهری و محتوایی مدّنظر است.
در پیشینه نویسی محقّق فقط گزارشگر روش و نتایج تحقیق است؛ ولی در بیان ادبیات تحقیق، خلاقیت ذهنی محقّق در دسته بندی و تقطیع بحث مهمتر است.
در پیشینه نویسی یک چکیده نوشته شده (اگر استاندار و بر اساس قوانین روش تحقیق باشد) از یک تحقیق کافی است؛ و لی در چارچوب نظری محتوای خود تحقیق باید در دسترس محقق باشد تا تئوریها و نظرات نویسنده را بررسی و فیشبرداری کند.
در پیشینه نویسی محقّق در پی آن است که خواننده را اقناع کند که تحقیقی مانند تحقیق وی انجام نشده و پژوهش حاضر حداقل در یکی از جنبهها دارای تفاوت و نوآوری قابل توجهی است که لزوم انجام آن را توجیه میکند. در چارچوب نظری محقّق به ابداع تحقیق خود لزوماً اشاره ندارد و پس از بیان گستره ادبیاتی موضوع، به جمعبندی خود میپردازد.
نکته بسیار مهم: با وجود این تفاوتهای ذکر شده و موارد دیگر، گاهی اوقات جوانب یک موضوع در چارچوب نظری از یک تحقیقی نقل میشود که خلاصه آن در پیشینه تحقیق هم ذکر میشود. در واقع محقق از از هر دو بخش چارچوب ادبیاتی و پیشینه بودن آن تحقیق قبلی استفاده کرده است. با این وجود، مطالب و مفاهیم توسط محقّق با روشهای متفاوتی در دو بخش فوق مطرح میشود.
منبع: http://eslampoor91.persianblog.ir