فکر نمیکنم کسی باشه که این جمله رو قبول نداشته باشه:
«مطالعه برای رشد و پیشرفت ما واجبه»
اما یه سوال مهم: اگه همه مون قبول داریم که مطالعه واجبه، پس چرا مطالعه نمیکنیم؟
چرا همه مون یه کتاب خونه پر از کتاب های نخونده داریم؟
چرا مدام برنامه ریزی میکنیم که مطالعه کنیم، اما نمیکنیم؟!
تو این نوشته، سعی میکنم چند نکته بهت بگم که لذت مطالعه رو بیشتر کنی.
وقتی از انجام یه کاری لذت بیشتری ببری، راحت تر میتونی عادت به اون کار رو تو خودت ایجاد کنی.
چرا دوست نداریم؟
گاهی دوست نداشتن های ما ذاتیه و گاهی اکتسابی.
این وسط یکی از خطاهای بزرگ ذهن، اینه که دوست نداشتن های اکتسابی رو ذاتی جلوه بده.
مثلا من دوستی دارم که عاشق مزه شکلات تلخ (با تلخی بالای ۹۵%) هست.
همون شکلاتی رو که اون با حرص و ولع میخوره، من وقتی تو دهنم گذاشتم، بلافاصله اون رو بیرون انداختم.
قطعا ذائقه من و اون با هم تفاوت داره و این به ذات من و اون برمیگرده.
اما کسی که مدعی میشه: «من کتاب خوندن رو دوست ندارم»، این ادعا به تنفر ذاتی اون برمیگرده؟
قطعا این طور نیست و یه سری اتفاقات عامل این تنفر هستن.
چطور لذت ببریم؟
یکی از دلایل این تنفر، میتونه انرژی بر بودن مطالعه باشه.
مغز انسان دنبال انجام کارها با کم ترین انرژی ممکن هست.
اگر کاری انرژی زیادی از ما بگیره، مغز در مقابل اون کار مقاومت میکنه.
مقاومت مغز این طوره که دنبال کارهای آسون تر و سرگرم کننده تر میگرده و جذابیت اون رو برای تو بیشتر میکنه.
حالا به این انرژی بر بودن مطالعه، استرس، احتمال شکست، خواب آلودگی و…. رو هم اضافه کن.
مثلا وقتی داری یه کتاب میخونی که موفقیت تو رو مشروط به ایجاد بعضی تغییرات در تو کرده، بلافاصله استرس این که الان باید کلی کار سخت انجام بدم سراغ تون میاد.
استرس این که اگه نتونم؟ اگه شروع کنم و شکست بخورم؟ دیگران چی میگن؟
پس همه این ها میتونه مانع لذت بردن ما از انجام کاری بشه.
قدم اول: مطالعه رو به یه کار محبوب گره بزن:
من افرادی رو میشناسم که برای خوردن پاستیل حاضرن خون بریزن!
کسایی رو میشناسم که دیوانه وار بستنی دوست دارن!
و کلی آدم با کلی علاقه و سلیقه.
پس ببین چه کاری هست که تو از انجام دادن اون لذت زیادی میبری، اون رو به مطالعه گره بزن.
مثلا با خودت عهد کن، اگه یک ساعت مطالعه کنم، اجازه دارم ۳ تیکه پاستیل بخورم.
یکی دیگه از لذت هایی که میتونه ما رو به مطالعه ترغیب کنه اینه که به هدف هامون فکر کنیم.
این که الان مطالعه کردن تو مسیر هدف های من چقدر من رو جلو میبره؟
تصور این که به هدفت رسیده باشی لذت بخشه، و وقتی میدونی انجام یه کار، باعث ایجاد این لذت بزرگ میشه، اون کار هم لذت بخش میشه.
قدم دوم: مطالعه و پیشرفت:
ما آدما عاشق رشد و پیشرفتیم.
وقتی بدونیم انجام یه کاری چقدر به رشد و پیشرفت ما کمک میکنه برامون ارزشمند میشه.
مثلا کسی رو در نظر بگیرید که تو مهارت های ارتباطی ضعف داره.
همین باعث منزوی شدنش میشه.
حالا این شخص یه کتاب در مورد مهارت های ارتباطی رو مطالعه میکنه و تکنیک های خیلی خوبی یاد میگیره.
وقتی به این فکر میکنه که با پیاده کردن این تکنیک ها چقدر تو ارتباطاتش رشد میکنه، لذتش از مطالعه بیشتر میشه.
یا میتونی یه لیست از کارهای لازم در راه رسیدن به هدفت فراهم کنی.
مثلا همین شخصی که تو مهارت های ارتباطی ضعف داره، باید یه لیست از اقدامات و ارتباطاتش تهیه کنه و همیشه در معرض دیدش باشه.
هر روز که یه تکنیک رو پیاده میکنه یا یه ارتباط جدید رو شروع میکنه، یکی از اون گزینه ها رو تیک بزنه.
کم کم تعداد این تیک ها بیشتر میشه و لذت اون شخص از مطالعه و رشد و پیشرفت حاصل از مطالعه ش هم بیشتر میشه.
قدم سوم: پروژه مطالعاتی تعریف کن:
یکی از تبعات مطالعه نکردن کاهش اعتماد به نفسه.
کسی که مدام به کتاب های نخونده ش نگاه میکنه، مدام داره ضعف عملکردش رو به رخ خودش میکشه.
پس هر روز اعتماد به نفسش تو انجام اون کار کم و کمتر میشه.
همه ی کتاب ها رو کنار بذار و فقط یک کتاب رو روی میز مطالعه خودت قرار بده.
بعد با خودت عهد کن که تا اون کتاب رو نخوندی به هیچ کتاب دیگه ای نگاه نمیکنی.
و متعهد شو که هر روز برای مطالعه اون کتاب یه وقت مشخص میذاری.
بعد از مدتی که اون کتاب تموم میشه، پروژه مطالعاتی اول تو به اتمام رسیده.
بعد از گذشت مدتی، تو چند پروژه به اتمام رسیده داری و این باعث رشد اعتماد به نفس تو میشه.
عجول نباش
همه نکاتی که گفتم میتونه بهت کمک کنه.
اما تو این مسیر هر چقدر عجله کنی و بخوای به سرعت یه عادت رو ایجاد کنی، بیشتر احتمال شکست داری.
پس قدم به قدم پیش برو و به خودت زمان بده تا بتونی تغییرات رو به وجود بیاری.
تغییر، مثل کاشتن یه بذر تو دل خاکه و برای رشد هم به رسیدگی مداوم نیاز داره و هم صبر زیاد…
منبع: https://cdana.ir/