
آغاز پذیرش حوزه های علمیه خواهران در سال تحصیلی ۱۴۰۵_۱۴۰۴:
یکم اردیبشهت ماه ۱۴۰۴
◽️ سطح ۲
◽️سطح ۳
◽️سطح۴
دریافت شرایط و ضوابط:
B2Bn.ir/e54229
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍️ثبت نام اینترنتی:
🌐paziresh.whc.ir
|
|
موضوعات: "پژوهش" یا "نگاهی به احکام ناشران در یک اثر" یا "فرهنگ نامه در پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی" یا "فهرست منابع لغوی و اصطلاحی" یا "راهبرديترين اصول اخلاقي در پژوهش" یا "پژوهش در حوزه های علمیه" یا "سامانه «عرضه و تقاضای پژوهش» رونمایی شد" یا "روش های جستجوی قدرتمند در گوگل" یا "شیوه انتخاب عنوان مقاله و پایان نامه" یا "جملات قصار مقام معظم رهبری در مورد کتاب و کتاب خوانی" یا "کتاب خوانی در نگاه رهبری" یا "آموزش کتابخوانی" یا "آموزه های اخلاقی اسلام درباره پژوهش" یا "پژوهش و نگارش در آینه احادیث" یا "اصول و روش های کار تیمی" یا "ارکان و قلمرو نقد و بررسی پژوهشی" یا "جستجوی حرفه ای در گوگل" یا "اعتبارسنجی آثار پژوهشی برای نگارش علمی" یا "آیا بازنویسی یک متن، سرقت علمی است؟" یا "تلگرام، سرقت داده، سرقت علمی، به همین راحتی..." یا "«پارافریز» چیست؟" یا "سایهنویسی چیست؟ زوایای اخلاقی سایهنویسی" یا "پژوهش های حوزه باید ناظر به نیازهای حاکمیتی باشد" یا "محوریت آموزش و استاد مانع کاربردی شدن پژوهش های حوزوی" یا "افشای نام مرتکبان سرقت علمی؟!" یا "پژوهش و جایگاه آن در حوزه های علمیه" یا "فرهنگ معین، فرهنگ تحقیق و دانشپژوهی است" یا "30 تیرماه آخرین مهلت ثبتنام «مدرسه تابستانی» خانه کتاب" یا "پژوهش کیفی چیست؟ پژوهش کیفی چیست؟ پژوهش کیفی چیست؟" یا "تفاوت تحقیق و تالیف" یا "نگارش در نگاه امام صادق علیه السلام" یا "تبیین واژه "تحقیق"" یا "توصیه رهبرانقلاب بمناسبت روز دختر" یا "فهرست نشریات نامعتبر و جعلی خارجی/ دانلود" یا "آسیب شناسی عرصه پژوهش و پژوهشگران در ایران" یا "شیوه نامه تدوین و نگارش پایان نامه" یا "زباله دان پایان نامه ها و مقاله ها!!!!!!!!" یا "آدرس سایت های حاوی مقالات علمی و پژوهشی" یا "تفاوت بین کنفرانس و سمینار و کنگره و همایش و .." یا "مزایای وبلاگ نویسی" یا "ویروس جهل" یا "فراخوان پذیرش ششمین دوره پژوهشگری معارف انقلاب اسلامی(۱۳۹۹)"
آغاز پذیرش حوزه های علمیه خواهران در سال تحصیلی ۱۴۰۵_۱۴۰۴: ◽️ سطح ۲
دریافت شرایط و ضوابط:
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار نخبگان علمی با تأکید بر تواناییهای جامعه علمی کشور فرمودند: «اگر از این فرصتِ وجودِ «خواستن و توانستن» ــ که امروز هست ــ استفاده نکنیم، ظلم کردهایم. چه کسی باید از این فرصت استفاده کند؟ هم مسئولین باید استفاده کنند، هم خود نخبهها، هم خود مراکز علمی باید استفاده کنند؛ اگر نکنیم، ظلم کردهایم؛ به کشورمان ظلم کردهایم، به تاریخمان ظلم کردهایم. همه مسئولیم؛ بنده هم مسئولم، مسئولان دولتی و اجرائی هم مسئولند، شما جوانها هم مسئولید، وزرای محترم دستگاههای علمی و مرتبطین مراکز علمی هم که مسئولیّت دارند مسئولند. همه باید تلاش کنیم تا این حرکت علمی، این چیز جدیدی که بنده توقّع دارم ــ یعنی یک حرکت مبتکرانه، راههای میانبُر، جهش جدید، خیزش جدید ــ اتّفاق بیفتد.»۱۴۰۲/۰۷/۲۵ به همین مناسبت در گفتوگو با دکتر میثم فرجاللهی، سرپرست مرکز فناوریهای راهبردی معاونت علمی ریاست جمهوری به بررسی الزامات جهش جدید در حرکت علمی کشور پرداخته است. * یکی از نکاتی که رهبر انقلاب امروز خطاب به جامعه علمی و نخبگان بیان کردند احتیاج به یک خیز و حرکت جدید بود. دلیل نیاز کشور به جهش جدید علمی و مبتکرانه چیست؟
همانطور که رهبر انقلاب هم مکرراً به حدیث «العلم سلطان» اشاره میکنند، واقعاً علم و فناوری به عنوان ابزار قدرت و اعمال نفوذ و حتی استعمار و استکبار دارد خود را نشان میدهد. لذا علم و فناوری ابزاری برای اعمال نظریات، جنگهای تمدنی و مبارزههای تمدنی شده است.
ما قبل از انقلاب اسلامی در دوره قاجار و پهلوی از لحاظ علم و فناوری به شدت عقب نگه داشته شدیم. حتی بعد از انقلاب هم با وجود اینکه خیلی خوب سرعت گرفتیم ولی همچنان با دنیای علم و فناوری و کشورهای پیشرفته فاصله داریم. آنها در دورههای طولانی استعمار و چپاول، پولهای زیادی به دست آوردند. از ابزارهای متعدد علم و فناوری استفاده کردند، بهینهسازیهای زیادی انجام دادند، لذا توانستهاند که رشد خیلی خوبی در عرصه علم و فناوری پیدا کنند. ما هرچقدر هم تلاش بکنیم شاید بتوانیم به سرعت آنها برسیم ولی همچنان این فاصله در علم و فناوری بین ما وجود دارد و باید آنرا پُر کنیم.
اگر ما به همین روند ادامه دهیم احتمالاً نتوانیم این فاصله اختلاف علم و فناوری را پُر کنیم بلکه احتمالاً فاصله ما بیشتر خواهد شد و این اتفاق باعث میشود در مسائل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی ابزاری در دست دشمن برای فشار به ما باشد. اگر با همین روشهای متداول بخواهیم پیش برویم قطعاً نمیتوانیم این فاصله را روز به روز کم کنیم. برای اینکه بتوانیم این فاصله را کم کنیم و حتی از قافله علم جلو بزنیم و در این مبارزه تمدنی حرفی برای گفتن داشته باشیم و نه تنها بقا داشته باشیم، بتوانیم توسعه پیدا کنیم و کشورهای بیشتری را با خودمان همراه کنیم، ناگزیر هستیم از روشهای نوآورانه و مبتکرانه برای توسعه علم و فناوری استفاده کنیم. نیازمند به جهش هستیم در علم و فناوری، نیازمند استفاده از راههای میانبُر هستیم. معمولاً راههای میانبُر راههای سختتری است، اما نیازمند به طی کردن راههای سخت هستیم. باید ابتکار و خلاقیت به خرج دهیم و راههای جدیدی را برای توسعه علم و فناوری کشف کنیم، وگرنه این فاصله ما نه تنها کم نخواهد شد بلکه روز به روز زیاد تر خواهد شد.
رهبر انقلاب تذکر دادند که در دوره گذشته ما متأسفانه غرّه شدیم. شاید اگر همان رشد را حفظ میکردیم الان وضعیت بهتری داشتیم. اما متأسفانه نتوانستیم رشد را حفظ کنیم بخصوص در عرصه فناوری و تبدیل فناوری به ثروت عملکرد خیلی خیلی خوبی را نداشتیم. پس در دوره جدید و در گام دوم انقلاب اسلامی باید با جهش بیشتر، با روشهای مبتکرانه این اختلاف را کم کنیم و بتوانیم نفوذ فناوری در اقتصاد دانشبنیان را با روشهای مبتکرانه پیش ببریم.
* ضرورت این اقدام چیست؟
* چرا تکیه صرف به مقالات علمی نمی تواند زمینه ارتقای اساتید و اعضای هیات علمی دانشگاهها باشد و چرا این کار منطقی نیست؟
اولاً این اتفاق نشان میدهد هیئت ممیزه و هیئت داوری ما توانایی تشخیص ارتقای اساتید را ندارد. یعنی ما نمیتوانیم به استاد بگوییم شما ارتقا پیدا کردهای و از مرحله استادیاری رفتهاید دانشیاری شدهاید. باید بفرستیم مجلات خارجی این داوری را برای ما انجام دهند!
دوم اینکه خیلی از اساتید میتوانند وارد صنعت شوند و مشکلات کشور را حل کنند. میتوانند از علمشان ثروتزایی کنند، شرکتهای دانشبنیان تشکیل دهند و مسائل و موضوعات فناوران کشور را حل کنند. اما خیلی وقتها این موضوعات به انتشار مقاله منجر نمیشود.
اگر بخواهیم همه اساتید را با یک خطکش ارزیابی کنیم کار درستی نیست. لذا این موضوع وتویی کردن مقاله برای ارتقای علمیبنظرم اصلاً منطقی نیست. باید هر استاد را متناسب با استعدادش ارزیابی کرد. ممکن است فردی، استاد فناوری باشد، استاد صنعتی باشد، اما از هیچکدام از کارهای صنعتیاش مقاله در نیاید ولی پایان نامههای خوبی استخراج شود. لذا موضوع وتویی کردن مقاله برای ارتقای علمی واقعاً موضوع منطقی نیست و باید اصلاح شود.
اگر تصور کنیم فقه بهمعنای متعارف در میان ما وجود نداشت، یا ما بهعنوان مؤمنان و کسانی که نگران زیست مؤمنانه هستیم، به سنت فقهی در همه زمینه های عبادی و غیرعبادی دسترسی نداشته باشیم، بلاتکلیفی ما صرفاً معرفتی نیست، بلکه بلافاصله احساس میکنیم که چیزی از زیست ایمانی ما و از تکلیفی که بر گردن ما است کسر شده و مؤمن بودن و نجات ما بهعنوان مؤمن، اولاً مشروط به این است که به این احکام واقف باشیم و ثانیاً قربة الی الله به آنها عمل کنیم. در این نقطه، در جهان جدید با چه مشکلاتی مواجه میشویم؟
اگر کسی این طریقیت را احراز نکند، تقلید حرام است. چون تقلید به خودی خود موضوعیت ندارد، بلکه شما تقلید می کنید تا از طریق آن به حکم خداوند واقف شوید و به آن عمل کنید؛ یعنی به تکلیفی که به گردن شما بار شده و ذمه شما را مشغول کرده آگاه شوید و از طریق ادای آن، ذمه خود را رها کنید و در روز جزا نزد خداوند حجتی داشته باشید. بهانه ها، زمینه ها و شواهدی در این طریقیت رخنه میکند. امروزه دلائل، شواهد و در بدبینانه ترین حالت، بهانه های بسیاری داریم که مقلدان را دچار شک میکند که آیا حکمی که مرجع تقلید استخراج کرده، روشمند و منضبط است، یا به درستی استخراج شده یا خیر؛ آیا واقعاً تکلیف من را بیان و عیان میکند یا نه. در حالی که در گذشته چنین نبود، بلکه این زمینه ها در دوران جدید به وفور فراهم گردیده است. برای روشن شدن مطلب، به چند نمونه اشاره میکنیم و آنگاه به بحث بعدی منتقل میشویم.
- در مباحث الفاظ و دلالتهای لفظی اولیه که ریشه در نظریه های ذهن و زبان، زبانشناسی، نظریه های ذهن (Theories of mind) و نظریههای کنش (Theories of action) و رابطه نیت و عمل دارد، فارغ از مباحث فقهی، اجتهادی و تقلید و با صرفنظر از نوع دیانت، دامنه ای بسیار گسترده، شلوغ و فراخ از این نظریه ها و تئوری ها در کیفیت تعبیر مقاصد ما در قالب های زبانی گشوده شده است و نشان می دهد که در مراجعه به یک متن، اجزای آن را چگونه باید باز کنیم، لایه های مختلف آن را با توجه به زمینه و زمانه شکل گیری اش چطور بفهمیم، حاشیه و متن آن و رابطه بین مقصد گوینده و مؤلف با این تعابیر را چگونه فهم کنیم، این رابطه دوسویه را چگونه به کانتکست مربوط به مخاطب بالمباشره (که این متنها خطاب به او شکل گرفته) منتقل سازیم، چگونه میتوان این زمینه ها را مطابق با زمانه دیگری که زمانه ما است، ترجمه کرد و به آن انتقال داد، و این دلالت ها در این انتقال، چه تغییراتی میکنند؛ آیا دست نخورده باقی می مانند یا گرفتار تحولاتی میشوند؟
فقهای اوائل و مؤسس از اواخر قرن دوم تا قرن چهارم که تحول اساسی شکل گرفته و سپس در مراحل بعدی (تمام این چارچوب ها کمتر دچار تحول بنیادین شده، اما دائماً لایه های جدید به آن اضافه میشود) در زمان خود به آخرین نظریه های ذهن و زبان مسلط بوده اند؛ یعنی وقتی وارد عرصه اجتهاد می شدند و آیات و روایات را میخواندند و سعی در فهم آنها و استخراج دلالت هایشان داشتند، کارشان را در مقدمات نظری پیشادینی به خوبی انجام داده بودند؛ چون دنیای شلوغی از نظریات پیشِ روی آنها نبوده، بلکه به همین نظریات ذهن و زبانی که در زمان آنها آخرین دستاوردهای بشری در این زمینه بود مراجعه میکردند و چیزی فراتر از آن وجود نداشت. همه متکلمان و فقهای ما با متن و لفظ سروکار داشتند و باید تکلیف خود را با آنها مشخص میکردند. البته فراتر از مباحث الفاظ، مسائل بسیار پیچیده تر و نظریه ها، تئوری ها و آشوب ناکی سرگیجه آوری وجود دارد، که به آن نمی پردازیم. این نکات که مطرح شد حداقل نیازها برای مراجعه ساده به متن، قرائت آنها و فهمیدنشان است که حتی در این حداقل گریزناپذیر دچار مشکل هستیم و زیست مؤمنانه امروز دشوار شده است.
واقعیت این است که بهعلل مختلف، نظریه های ذهنی و زبانی جاری در روزگار ما مدخلیتی در جریان اجتهاد و تقلید، و کشف احکام در موضوعات اجتماعی ندارد. در صورتی که در قرون چهارم، پنجم و ششم (که بنیادهای فقه -و بعدها اصولی که میشناسیم- ریخته میشود) وسع علما همان چیزی بود که در اختیار داشتند و اگر در چهار گوشه زمین هم جستجو میکردید، بهتر از آن وجود نداشت؛ یعنی در سنت حقوقی، سنت فقهی-حقوقی مسیحی و یهودی، سنتهای فلسفی مشایی یا سنتهای منطقی-فلسفی رقیب نیز بهتر از آن موجود نبود. البته اصول ما در قیاس با فقه، نسبتاً متأخر است و در قرون اولیه شکلگیری اش نه تنها مختصر بلکه مجمل بوده و بعدها گسترش و تفصیل یافته و خود به علم فوقالعاده فربهی تبدیل شده که برخی از فقهای بزرگ از تورم آن نالاناند.
پدیدآور : استاد محمد مهدی مجاهدی منبع :http://www.andishedini.com
برای پاسخ به پرسشهای بالا، به دو نمونه سخن از دو اندیشمند اشاره میکنم؛ هگل و عابدالجابری. چکیده حرف این دو دانشمند این است که ایده خدا در همان زمان پیامبر، از بین رفته است. هگل درباره مسیح و جابری درباره محمد؛ و مرگ آن خدا در آن موقع، بعدها به عاشورا هم سرایت میکند. به این سوالها دقت کنید. خود این سوالها از پاسخهای آن مهمتر است: هگل میپرسد چگونه مسیحیت نابود شد؟ ما هم میتوانیم از خود بپرسیم چگونه در عاشورا، اسلام و خدا نابود شد؟ یا به این سوال مهمتر فکر کنیم که چه شد که روح جهان اسلام از بین رفت؟ هگل میگوید چه اتفاقی در جامعه افتاد که روح زمانه یعنی مسیح نابود شد و تقوا که مظهر زمان مسیح بود، به سرعت تبدیل به فرقه شد؟
چه شد که مسیح تبدیل به فرقه شد؟ ما هم میتوانیم بپرسیم که چرا روح اسلام، بی روح شد و خدا از زندگی ما رخت بربست؟ چه شد که روح وسیع جهان اسلام از بین رفت و به یک سری گزاره فقهی تبدیل شد؟
پاسخ بعدی هگل این است که مسیح مجبور بود برای اینکه اندیشههایش را در جامعه ترویج دهد، بیش از هرکسی از خودش حرف بزند. پیامبر ما هم مجبور بود با عرب جاهلی گفتگو کند. این ها باعث شد که در گذر تاریخ و مرگ هر پیامبر، به جای اینکه به آموزه های پیامبر توجه کنیم، به خود او و نام او توجه کردیم. ما اگر به اسم پیامبر توهین کنند، سوگوار و نگران میشویم ولی درباره زیرپا گذاشته شدن آموزههای پیامبر، نگران نمیشویم. حرمت اسم را نگه میداریم ولی حرمت آموزه ها را خیر.
پاسخ پایانی هگل به این پرسش، که هگل آن را عامل نهایی میداند، این است که اندیشههای مسیح، از طریق کلیسا با دولت پیوند خورد و حکومت تشکیل داد. کلیسا با فاسد کردن دولت، در فساد خود هم میکوشید و وقتی دین تبدیل به حکومت میشود، دین سکولار و دنیوی میشود، زیرا گرفتار بروکراسی حکومتداری شده و برای حفظ آن، آموزههای دین کنار گذاشته میشود؛ و برای حفظ آن حکومت، دین فاسد میشود و این اتفاقات بر ما هم گذشته و اینچنین بوده که خدا تبدیل به شیء شده و میمیرد. اما اگر به پرسشهای فوق، پاسخهای تاریخی بدهیم، به سراغ عابدالجابری، دانشمند عرب زبان، میرویم. او میگوید اگر مجموعه حرفها و کارهای پیامبر را بررسی کنیم، میبینیم که عقل سیاسی پیامبر، دارای مجموعه ای از اصول ثابت است که عبارتند از: اول خدا، دوم قبیله و سوم غنیمت. پیامبر بین مردم زندگی میکند و نمیتواند نسبت به قبیله و غنیمت بیتفاوت باشد ولی نکته اینجاست که برای پیامبر، «ابتدا» همیشه خداست. اما بعد از رحلت پیامبر و حاکمیت ۳ خلیفه نخست، بازهم این ۳ اصل وجود دارد ولی جاهای آنها عوض میشود! ابتدا قبیله از همه چیز مهمتر می شود و بعد از آن، غنیمت و سومین چیزی که اهمیت دارد، خداست. بنابراین خدا دیگر اولویت نیست. حالا بهتر میفهمیم که برای آن قوم عرب که با حسین جنگیدند، قبیله و غنیمت، مهمتر از خدا بود.
ایده خدا در جامعه ما مرده است، چگونه میتوان یکبار دیگر آن را زنده کرد؟ تنها راه این است که از پایین یعنی از انسان شروع کنیم. دیگر نمیتوانیم با سخن گفتن از خدا، خدا را زنده کنیم، چون این خدا را آنقدر دستکاری کردیم که نابود شد.
پدیدآور: مصطفی مهرآیین منبع: http://www.andishedini.com/fa/
به گزارش خبرگزاری رسا؛ چند روز پیش در برنامه رادیویی، مهمان پسر سی و چند ساله ای بود که 70 بار خواستگاری رفته و هنوز طعم زندگی متاهلی را درک نکرده بود، به او گفتم تو قربانی ایده آل گرایی خودت و فانتزی دختران شدی!
ایده آل گرایی یا فانتزی ها همان تصاویر لذت بخش و شیرینی هستند که در دنیای خیال ما حاضر می شوند و در دنیای واقعی ما، خبری از آن نیست!
به ازدواجی که بر مبنای ایده آل گرایی و فانتزی ها باشد ازدواج خیالی می گویند به عبارت دیگر در این ازدواج، دختر و پسر همسر ایده آل خود را در ذهن و رویا نقاشی می کنند.
فانتزی ها علل و ریشه هایی دارند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می نمایم: پسری که از کودکی مادرش قربان صدقۀ کودکان موفرفری میرود ممکن است به تدریج ازدواج با دختر موفرفری ایده آلش شود. دختری که دایی اش بازاری بوده و با او ارتباط صمیمانه و نزدیک داشته، ممکن است زندگی با یک جوان بازاری به فانتزی او تبدیل شود. علاوه بر خاطرۀ کودکی، قصه، کتاب، رمان و فیلم، به طور کلی رسانه می تواند عامل ایده آل گرایی و فانتزی سازی برای پسران و دختران باشد.
شوربختانه بلاگرها هم به عنوان یک اهرم بسیار مهم در جهت فانتزی سازی عمل می کنند، زوج بلاگری که همیشه در حال لبخند و شادی هستند و مخاطبین او در مخیله اش هم نمی گنجد آندو دچار افسردگی و غم باشند در جهت فانتزی سازی عمل می کند، بلاگری که دائما در حال سفر به شهرهای داخل و خارج از کشور است و از صبحانه و غذای لاکچری سفرهی خود رونمایی می کند همین خط را دنبال می کند.
فانتزی سازی ها پیامدهایی دارند که به طور خلاصه عبارت است از سخت شدن ازدواج مجردان و عدم رضایت متاهلان از زندگی مشترک و به عبارت دیگر پسران، خود واقعیِ دختران مجرد را با خود آرمانیِ زنان بلاگر مقایسه می کنند و تن به ازدواج نمی دهند و یا مردان، خود واقعیِ زنان خویش را با خود آرمانیِ زنان بلاگر مقایسه می کنند و احساس عدم رضایت را تجربه می کنند همچنین زنان، خود واقعی مرد خویش را با خود ظاهری مردان سلبریتی مقایسه می کنند و از زندگی خود لذت نمی برند.
حالا ممکن است این سوال مطرح شود که تفاوت ملاک های ازدواجی با فانتزی های ازدواجی چیست؟ ملاک ها در ازدواج، مولفه هایی هستند که وجود آنها احساس خوشبختی بیشتری را برای زندگی مشترک در پی خواهد داشت برای مثال وفاداری یک ملاک محسوب می شود چون عدم آن به خیانت منجر می شود و متاسفانه امروزه یکی از عوامل پر تکرار در طلاق خیانت زوجین به یکدیگر معرفی می شود و یا خوش اخلاقی جزو ملاک ها محاسبه می شود چون معاشرت با انسان بداخلاق سخت و طاقت فرساست و چه بسا اخلاق نشانه ای باشد برای اختلالات، خلاها و افسردگی های نهفته در وجود یک فرد و به همین دلیل است شخصی خدمت امام رضا علیه السلام نامه زد که آیا به خواستگار دخترم که خوش اخلاق نیست پاسخ مثبت بدهم؟ حضرت در جواب او را از این ازدواج نهی کردند همچنین ایمان بدون شک در زمرهی ملاک های ازدواجی به شمار می آید چون انسان بی ایمان ممکن است برای درآمدزایی حاضر باشد تن به کسب درآمد از روش های غیرقابل قبول و کثیف دهد که از جمله آن، درآمدزایی از سایت های شرط بندی و فروش مواد مخدر ناشی از عدم ایمان به خدا و آخرت است.
بر خلاف ملاک ها، فانتزی ها تاثیر شگرف و بسزایی در خوشبختی و سعادت یک خانواده ندارند برای مثال فانتزی همسرِ با ظاهر مذهبی داشتن اشتباه است چون صرف ظاهر مذهبی داشتن نمی تواند دلیلی بر رفتار درست و در نتیجه چشیدن طعم آرامش در زندگی باشد.
با دقت و بررسی مصادیق ایده آل گرایی و فانتزی می توان آنها را به چند قسم تقسیم کرد: فانتزی مذهبی: این نوع فانتزی ها عموما به قشر مذهبی اختصاص دارند مثل ایده آل گرایی ازدواج با یک دختر سیده یا چادری صرف و یا فانتزی ازدواج با یک پسر ریش دار، پاسدار یا طلبه.
قصه تلخ ماجرا جایی ست که پسر یا دختر اسیر ایده آل گرایی ها و فانتزی ها نمی شوند اما والدینِ او، از ترس حرف مردم او را به این وادی تاریک و انحرافی سوق می دهند که توضیح مفصل آن کام ها را تلخ می کند.
همه اینها درسی بود از منش و شیوه شروع زندگانی حضرت امیر و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهما که فارغ از ایده آل گرایی ها و فانتزی ها، بهترین یار و یاور برای بندگی خدا و خلق یک عاشقانهی آرام بودند!
موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای) به منظور تربیت پژوهشگر معارف انقلاب اسلامی، برای سال ۱۴۰۱ از بین برادران و خواهران داوطلب و علاقهمند، دانش آموختگان دوره دکتری، دانشجویان دوره دکتری و طلاب سطح چهار حوزه علمیه، از طریق آزمون و مصاحبه برای یک دوره آموزشی و پژوهشی دو ساله در شهرهای تهران، قم و مشهد، پژوهشگر میپذیرد.
اهداف این طرح عناوینی از قبیل اعتلاء معارف، اصول و مبانی اسلام ناب محمدی، توانمندسازی پژوهشگران برای حضور در عرصه پژوهشگری معارف انقلاب اسلامی با رویکرد آینده پژوهی و پاسخ به مسائل و نیازهای جامعه اسلامی، آشناسازی پژوهشگران با روشهای کارآمد و موثر پژوهش درحوزه معارف انقلاب اسلامی برای تولید وتعمیق علم و معرفت دینی به منظور نیل به تمدن نوین اسلامی، گسترش فضای نقد، تحلیل، تبیین، ارزیابی، آزاد اندیشی، سیاست پژوهی و نظریه پردازی درحوزه های معارف انقلاب اسلامی، تولید آثار پژوهشی و تألیف کتابهای علمی درگرایشهای تخصصی مبتنی بر منظومه فکری و اندیشه حضرت امام خمینی و رهبر انقلاب اسلامی، زمینه سازی برای نقشآفرینی پژوهشگران خلاق و نوآور در عرصههای علمی، پژوهشی، فرهنگی عنوان شده است.
مدت زمان برگزاری این دوره برای همه مراکز تهران و مشهد و قم دو سال (چهار نیم سال تحصیلی) است که هرنیم سال تحصیلی شامل ۱۶ هفته و هر هفته شامل ۲ روز حضور در جلسات برنامه درسی پژوهشی (حداقل هفتهای ۱۰ساعت) است.
شرایط عمومی پذیرش به قرار زیر است:
یادآور می شود نحوه مصاحبه شرکتکنندگان بومی شهرهای مذکور (تهران، قم، مشهد) به صورت حضوری خواهد بود.
منبع: خبرگزاری رسا
اگر گذرتان به قم افتاد به خیابان ارم،
وی در وصیت نامه خود نوشته مرا جلوی درب کتابخانه دفن کنید تا مزارم قدمگاه جویندگان علم باشد!
به کتابخانه که وارد می شوید به عنوان یک ایرانی احساس غرور می کنید چرا که اینجا سومین کتابخانه بزرگ دنیاست؛
وقتی ماجرای کتابها و علت اینکار را جستجو کردم به نکته جالبی رسیدم؛
اگر در کتابخانه به شما اجازه دیدن کتب خطی را بدهند پشت جلد اکثر آنها داستان خریدشان نوشته شده است؛
از جمله کتب خطی گردآوری شده میتوان به نسخه ای قدیمی از انجیل برنابا به زبان گرجی اشاره کرد که بعضی از احکام حال حاضر مسیحیت را زیر سوال میبرد مانند اشاره به حرام بودن گوشت خوک و…
خوب است بدانیم که ایشان نتوانستند حتی یک بار به سفر حج بروند و وقتی علت را از ایشان جویا میشدند میگفتند من مستطیع نیستم؛
استفاده از علامت – به وسیله دستور منها می توان بخشی از نتایج جستجو را به طور کامل حذف کرد. به طور مثال شما قصد دارید در مورد “تاثیر کرونا در اقتصاد دنیا” اطلاعات کسب کنید و قصد دارید سایت آمازون را از نتایج خود حذف کنید. برای این منظور تنها کافیست پس از سرچ عبارت مورد نظر علامت منها را قرار داده و آمازون را بعد آن تایپ کنید.
گاهی اوقات پیش می آید که کلیّتی از موضوع را می دانید و به دنبال یافتن پاسخ دقیق سؤال خود هستید. به طور مثال تنها بخشی از یک موضوع را به خاطر دارید و عنوان دقیق آن را نمی دانید. برای سرچ کردن صفحات مرتبط با این موضوع، اول علامت * را قرار دهید و سپس بخشی از موضوع را که به خاطر دارید، تایپ کنید. به عبارت ساده تر شما با گذاشتن * به گوگل دستور می دهید جای خالی عبارت سرچ شده را پر کند و سپس نتایج دقیق را به شما نشان دهد.
این نوع سرچ برای افرادی است که به دنبال سرچ فرمت خاصی از فایل هستند. به عنوان مثال اگر قصد دارید فایل PDF در مورد موضوع مدنظرتان پیدا کنید، پس از نوشتن موضوع، filetype:pdf را قرار دهید تا تمامی نتایج معادل عبارت با فرمت پی دی اف برای شما نمایش داده شود.
اداره کل تبلیغات اسلامی استان بوشهر با همکاری مرکز مدیریت خواهران استان البرز با توجه به ضرورت تبیین اندیشهی راقی امامین انقلاب در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی، اقدام به برگزاری «طرح کوثرانه» نموده است.
دسترسی آسانتر طلاب و پژوهشگران به نیازسنجیهای تولید شده دردانشهای حوزوی فراهم شد. اولويتهاي پژوهشي دانشهاي حوزوي در پايگاه اطلاعرساني نيازها و اولويتهاي پژوهشي به آدرس زیر ارايه شده است.
اولویتهای پژوهشی ادبیات داستانی در حوزۀ دین؛ اولویتهای پژوهشی مناسبات دین و روانشناسی؛ اولویتهای پژوهشی تفسیر و علوم قرآن؛ اولویتهای پژوهشی دانش فقه؛ اولویتهای پژوهشی اقتصاد اسلامی؛ اولویتهای پژوهشی نظام تعلیم و تربیت حوزه علمیه؛ اولویت های پژوهشی فقه سیاسی؛ اولویت های پژوهشی دانش اصول فقه؛ اولویت های پژوهشی علوم و معارف حدیث.
به گزارش خبرگزاری رسا، محمدرضا ترابی، پژوهشگر سواد رسانهای و کارشناس ارشد علوم اجتماعی در این باره به «جوان» میگوید: سواد رسانهای را شاید به سادهترین و کارآمدترین بیان میتوان به ابزاری برای حمایت از مخاطب در عصر ارتباطات امروزی بدل کرد. جامعه آگاه مردمانی هستند که میتوانند بیاموزند و به یاد بیاورند و بازآموزی کنند.
پژوهشگر سواد رسانهای معتقد است: مخاطب باید بتواند در مواجهه با مطالب (عکس، فیلم، خبر و متن) از سطح و پوسته نمایش داده شده، جدا شده و مفهوم و عمق موضوع را مورد کنکاش قرار دهد. در برخی از موارد مخاطب باید بتواند درستی یا نادرستی هر مطلب را به واسطه میزان مطالعه و کنکاش خود مورد سنجش قرار دهد و از برخوردهای احساسی و بعضاً اشتباه جلوگیری کند. در فضای با وسعت نامحدود امکان غربالگری و نظارت بسیار کم و حتی میتوان گفت ناممکن وجود دارد، به همین دلیل هر خبر یا نکته حتی بعضاً اشتباه به سرعت به تیتر اول موضوعات تبدیل میشود و میتواند یک موج ناامنی یا حاشیهای و تنشزا را در جامعه ایجاد کند.
ترابی با اشاره به استفاده ابزاری دولتهای متخاصم از فضاسازی رسانهای میگوید: با پیشرفتهای امروزی رسانه و در دسترس بودن آن شکی در این نیست که دولتهای متخاصم میتوانند از آن به عنوان سلاح ارزشمند پراکندن شایعه و اخبار کذب در کشورهای دیگر استفاده کنند که شواهد نیز چنین استفاده مخربی را در طول گسترش این رسانهها در کشورهای مختلف نشان داده است و کشورهای مرتبط سلاح رسانه را بسیار مخربتر و زیانبارتر با گستره وسیعتر و از طرفی بهصرفهتر از نظر اقتصادی معرفی کردند.
وی ادامه میدهد: در کشورهای پیشرفته و مدرنی، چون کانادا و ژاپن سالهاست که دورهها، برنامهها، همایشها و کلاسهای مختلفی در جهت آموزش، شناخت و استفاده صحیح مخاطب از رسانهها برگزار میشود و دیگر کشورها نیز به الگوبرداری از روشها و تجربیات این دو کشور روی آورده و آموزش را سرلوحه کار خود قرار دادهاند.
پژوهشگر علوم اجتماعی در ادامه میگوید: نکته مهم نهفته در موضوع این است که مخاطب باید بتواند به همه اطلاعات دسترسی داشته باشد، اما باید از طرفی قدرت تجزیه و تحلیل و درک را در خود به میزان کافی پرورش داده باشد که این مهم فقط در زیر سایه آموزش صحیح و روشنبینانه به اجرا درمیآید.
امید است با توجه به مطالب و نکات گفته شده تا حدود زیادی اهمیت سواد رسانهای، آموزش و محدوده وسیع قابل استفاده آن برای همه عزیزان روشنتر شده باشد.
در ادامه سعی میشود نکاتی دیگر از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
سواد رسانهای؛ دشمن مصرفگرایی
ترابی با اشاره به اینکه تنها هدف رسانهها سرگرمی، دسترسی به اطلاعات، اخبار و آموزش نیست، میگوید: رسانهها امروز به عنصری فعال در زمینه اقتصاد بدل شدهاند. تبلیغات متنوع و پُرزرق و برق و تهییجکننده مصرفگرایی را میتوان به عنوان بهترین و مهمترین این نمونهها بیان کرد.
اما یک کاربرد دیگر نیز در زمینه اقتصاد و رسانه میتوان در نظر گرفت و آن کارآفرینی است. شخصی که با تکیه بر دانش و مهارت دستهای خود بدون سرمایه هنگفت به خلق یک اثر یا یک محصول تجاری کاربردی خوراکی یا پوشاک میپردازد، میتواند در شبکههای مختلف مجازی به تبلیغ آن بدون صرف هیچ هزینهای (صرفنظر از هزینه اینترنت) بپردازد و بعضاً خریدارانی نیز پیدا کرده و اینگونه با گسترش و معروفیت در همین دنیای مجازی کسب و کار خود را رونق بخشیده و مقدار زیادی سود را نصیب خود کند.
وی تأکید میکند: باید این موضوع را نیز بیان کرد که راه سوءاستفاده در این دنیا گسترده است و متأسفانه هستند افراد سودجویی که جز برداشتن کلاه دیگران حرفه دیگری را نیاموختهاند، اینجاست که سواد رسانهای بار دیگر رخ نشان داده و توجه مخاطب را به این موضوع سوق میدهد که آیا تبلیغات موجود میتواند واقعی یا نوعی شیادی و کلاهبرداری باشد.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه هر آنچه از عرف و واقعیت دنیای واقعی دور باشد مسلماً در دنیای مجازی هم واقعی نیست، میگوید: باید به این نکته نیز توجه کرد که در دنیای واقعی شما در خرید اجناس آنها را با دست لمس و با قدرت تفکر مورد سنجش و خرید قرار میدهید، اما در دنیای مجازی شما نمیتوانید با تکیه بر دانستههای خود از یک محصول به خرید آن بپردازید و ریسک این کار را نپذیرید.
ترابی در پایان تأکید میکند: هر تجارت، مهارت، موسیقی، خبر، عکس و متن در فضای مجازی میتواند تبدیل به یک دروازه ورودی شود و روزانه هزاران نفر به راحتی و تنها با یک تلفن هوشمند از آن عبور کرده و وارد این دنیای بیکران طراحیشده شوند. در واقع میتوان این طور بیان کرد که این دنیا فقط محدود به دنبالکنندهها و دنبالشوندهها و نمایشهای مرتبط با آنها نیست بلکه امروزه به صورت یک بازار بورس فعال، مشغول کار و فعالیت است.
پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در جهت پرورش نیروی متخصص در حوزه قرآن پژوهی و بسترسازی برای شکوفایی استعدادها و گفتمان سازی در راستای عملیاتی کردن منشور برای تیم قرآن کریم طرح پژوهشی و مطالعاتی مرجعیت علمی قرآن کریم را برگزار میکند.
علاقهمندان برای همکاری با این طرح باید شرایطی همچون دانشآموختگی حوزه علمیه اتمام سطح ۳ یا کارشناسی ارشد دانشگاه، حداکثر سن ۳۵ سال و آثار پژوهشی مرتبط را دارا باشند.
ارائه گواهی پایان دوره، حمایت مالی از آثار پژوهشی، چاپ مقالات برتر و واگذاری طرح های کلان پژوهشی از جمله مزایای شرکت در این طرح است.
علاقه مندان به همکاری در طرح پژوهشی و مطالعاتی مرجعیت علمی قرآن کریم می توانند تا تاریخ ۱۰ اردیبهشت سال جاری رزومه علمی خود را به نشانی https://eitaa.com/MarjaeatQuran در پیام رسان ایتا ارسال کنند.
|
|
|
|